احساس
به طور سنتی « احساسی» بودن نقطه مقابل عقلایی بودن تلقی شده و این گونه تصور می شود که ورود احساسات به معادلات سازمانی نتایج منفی بر بهره وری و سایر متغیر های سازمانی خواهد داشت . اما دیدگاه جدید ، کارکرد احساسی را مکمل کارکرد عقلایی می داند.
ویژگی های احساسات
همه احساسات ما از مغزمان سرچشمه می گیرند و بر اساس تحقیقات ، سیستم لیمبیک مغز همه احساسات ما را هدایت کند در صورتی که سیستم لیمبیک نسبتاً غیر فعال باشد فرد احساسات مثبت همچون شادی و شعف خواهد داشت ، و وقتی که به کار می افتد و فعال می شود احساسات منفی فرد بر احساسات مثبت وی غالب می شود و فرد احساساتی همچون خشم و نفرت نشان می دهد .
سیستم لیمبیک زنان فعال تر از مردان است ؛ بنابراین احتمال بروز احساسات منفی همچون افسردگی ، خشم و نفرت در آنها بیشتر است.
عقل و احساس : شاید این گزاره معروف را شنیده باشید که « زنان ناقص العقل اند» این گزاره صحت ندارد اما از یک دیدگاه دیگر99 درصد زنان در سازمان ها در 99 درصد مواقع عقلایی رفتار نمی کنند ؛ یعنی احساسی ترند . بنابراین کم عقل تر به نظر می آیند.
به عقیده پیتر دراکر ما تا جایی عقلایی هستیم که احساساتمان اجازه دهد .
تعداد احساسات انسان ها چقدر است . عده ای شش احساس جهانی شادی ، تعجب ، ترس ، غم ، خشم و نفرت را بر می شمارند که همه انسان ها آنها را به صورت مشابه و مشترک تجربه می کنند.
مفهوم برون سپاری (Outsourcing) امروزه در سازمان های خصوصی و حتی در دولت دادن کارهای فرعی به پیمانکاران و شرکت های دیگر مد روز است .