طب و پزشکی اسلامی

سفارشات پزشکی و بهداشتی امام رضا علیه السلام به مأمون

اشاره از رساله الذهبیه

مطـالبی راکـه در پیشرو داریـد، نوشـته ای گرانسـنگ از امـام رضـا علیه السـلام است که بنـابر درخـواست مـأمون خلیفه ی عباسـی نوشته اندو بخاطر دارا بودن مطالب پرارزش پزشکی و بهداشتی که آن حضرت برای مامون مرقوم داشته اندلذا مأمون هم دستور داد تـا این کتـاب را بـا آب طلا بنویسـند و به همین دلیـل این رساله به «رساله ی ذهبیه» مشـهورگشـته است. این کتاب بیانگر توسـعه و پیشرفت علم پزشکی در [صفحه 10] دوران امام رضا علیه السـلام است، وشامل دستوراتی گرانبها و پر ارزش در بهداشت فردی و عمـومی اسـت کـه بعـدازگـذشت قرنهـا علـم جدیـدپزشـکی تـازه بـه زوایـای آن دست یـافته و به اهمیت آن پی برده است. امـام علیه السـلام در این کتـاب بـدن انسـان را به یـک کشور تشبیه کرده و قلب را پادشـاه آن، رگها را کارگران، دست و پا، دوچشم، لبهـا، زبـان و دو گوش را یـاران؛ معـده،شـکم و سـینه راگنجینه های آن معرفی میکنـد.سـپس به چگونگی و مقـدار خوردنیها و آشامیدنیها اشاره کرده و دسـتور تهیه یک نوع شربت را میفرمایدبعداز آن به شیوه صحیح خوردن و آشامیدن و راه پیشگیری از بیماریهاییکه بر اثر تغییر آب و هوا به وجود میآیندو یکسـری دسـتورات بهداشت عمومی برای سـلامتی جهاز داخلی و نکاتی که رعایت آن برای بهداشت مسافرلازم است اشاره میفرماید. در ادامه، آن حضرت نیروهای بد نو مزاجهای[صفحه 11] مختلف آن وچگونگی خواب، استراحت، بهـداشت دهـان و دنـدان و بیـان مراحـل عمر و شـیوه صـحیح حجامت و فصـد وشـرائط صـحیح نزدیکی و تناسل را بیان میفرماید

ارایه درگاه پرداخت ePayBank.ir برای پزشکان و جامعه پزشکی و سلامت کشور

در صورتیکه میخواهید تبلیغات هدفمند داشته باشید میتوانید خدمات خود را در MyCityAd.ir آگهی نمایید تا آگهی شما بعد از ایندکس شدن در صفحات نخست Google دیده شود.

دستورپزشکی امام رضاعلیه السلام به مامون

حسن بن محمدبن جمهورگوید: پدرم که از ملازمان مخصوص امام رضا علیه السـلام بود به من گفت: هنگامیکه آنحضـرت را از مـدینه به نزد مـامون درخراسـان میبردنـد من نیز درخـدمت آن بزرگوار بودم. مامون در آنجا مجلسـی تشـکیل داده، امام رضـا علیه السلام وجماعتی از اهل فلاسفه وطبیبان معروف مانندیوحنا بن ماسویه،جبرائیل بن بختیشوع،صالح بن بهلمه هندی و دیگران از بزرگان علم و دانش وصاحبان بحث و اهل نظر راگرد هم در آورده بود؛ در آنمجلس سـخن از طب و آنچه که سـلامتی بـدن به آن نیازمنـد است به میـان آمـد،که این بحثهـا مـامون و حاضـرین در جلسه را به خود مشـغول داشـته بود و [صـفحه 16] خداوند چگونه این جسد را ترکیب داده و اشـیاء مختلف و ضدهم از طبائع چهارگانه را در آن جمع نموده است، و همچنین درباره ی نفعو ضرر غـذاها و علتهـای آن بحث میکردنـدو  امـام علیه السـلام ساکت بود وچیزی نمیفرمود. مامون به آن حضـرت عرض کرد: ای ابـوالحسن! نظرشـما دربـاره ی بحـث امروز و آنچـه که درجلسه گـذشت،چیست؟حضـرت علیه السـلام فرمودنـد: من نیز چیزهـائی درباره ی علم طب دارم که شـخصا تجربه کرده ام و صـحت آنرا به مرور زمان امتحان نموده ام و ازگذشـتگان بـدست آورده ام که جهل هیـچ انسانی نسـبت به آن مورد قبول نبوده و عذرش در ترک آن پذیرفتنی نیست و من آن را برای شـماجمع آوری میکنم تا در مورد نیاز، از آنها اسـتفاده کنی. مامون بعداز آن جلسه به ناچار به بلخ رفت و از آنجا برای امام رضا علیه السلام نامه ای نوشت و از آن حضرت [صفحه 17]خواست آنچه راکه فرموده بود از خوردن، آشامیدن، ادویه جات، فصدکردن،حجامت نمودن، مسواک زدن،حمام کردن، نوره کشـیدن … را بنویسـدتا بـدان عمل نماید. پس امام علیه السـلام برای او این نامه را نوشت: بسم االله الرحمن الرحیم نامه ی امیرالمؤمنین! به دسـتم رسـید که از من خواسـته بود آنچه درباره ی اطعمه، اشربه، ادویه، فصدکردن،حجامت نمودن،حمام کردن، نوره کشـیدن، قوه ی  باه و غیر از آنرا که بـدن بوسـیله ی آن اسـتقامت پیدا می کند را شـنیده و تجربه نموده ام. برایش بنویسم. آنچه که امیرالمومنین! بدان نیاز دارد تفسیرکرده و برایش شرح می نمایم و از خداوند درباره ی نوشتن آن توفیق میخواهم.

بدان ای امیرالمؤمنین! خداوند عزوجل هیچ بدنی را به مرضی مبتلا نمیکند مگر اینکه برای آن دوائی قرار داده که به وسیله ی آن درمان میشود و برای هرکـدام از [صـفحه 18] مرضها دواهای مخصوص آن میباشـد که با آن معالجه میشود. بـدن ماننـدیک کشوری است که قلب پادشـاه آن،کـارگرانش رگهـا و  پی هـا و دماغ میباشـد.خانه  ی پادشاه در قلب است. زمینش جسـد و یاری کنندگانش دسـتها، پاها،چشمها، لبها، زبان وگوشه است.خزائن آن پادشاه معده و شکم، و سرا پرده اش سینه است، دستها یاورانی هسـتندکه اعمـالی را به او نزدیـک و یـا از او دور می کننـد و هرچه پادشـاه به آنها دسـتور می دهـد آن کار را انجام میدهنـد. پاها

پادشاه را به هرکجاکه بخواهـد میبرند ، چشـم ها هر چه که از  پادشاه غائب شده را به او راهنمائی می کنند.چون پادشاه پشت پرده است وچیزی بـدون اجازه ی گوشـها به او نمیرسـد و درضـمن آنها دوچراغ او  نیز میباشـند و حصار جسـد هم هسـتندو گوشـها نگهبانـانی هسـتند و  آنچه که موافق پادشاه است را اجازه یدخول میدهنـد، چراکه قادر نیسـتند به غیر از آنچه را که پادشاه به آن دستور داده [صفحه 19] اجازه یدخول دهند. به آنها دستور میدهدکه صداها را بشنوند و به آنچه که لازم است با زبان از باد  قلب و بخار معـده و یاری دو لب جواب دهنـد و برای دو لب نیروئی نیست مگر آنکه با یاری دنـدانها بیرون بیاید و هیچکدام از آنها ازدیگری بی نیاز نیسـتند،سـخن نیکو نمیشود مگر آنکه در بینی چرخیـده و بیرون بیاید، زیرا بینی کلام را زینت میبخشد هم چنانکه دمیـدن در نی آنرا به صـدا در میآورد، همچنین دوسوراخ بینی بو های پاکیزه را که پادشاه دوست دارد را به او میرساند و چون بوی بـدی به پادشاه برسـد فورا به دسـتها دسـتور میدهـد که دو سوراخ بینی را بگیرند تا از رسـیدن بو های بد به پادشاه مانع شوند.

برای پادشاه ثواب و عـذابی است که عذاب آن شدیدتر از عذاب پادشاهان دنیاست و ثوابش نیز از پادشاهان دنیائی بیشتر است،که عـذاب آن حزن و غم و انـدوه است و ثوابش فرح و شـادی،که منشـا حزن درکبـد و منشا ثواب درکلیه هاست، درکلیه ها دو رگ اسـت که به [صـفحه 20] صـورت میرسـد و  از اینجـاست که شـادی و حزن اثرش درصـورت نمایـان میشود؛ این رگهـا همه شـان واسطه ی میان کارگران و پادشاه هستند؛ و این گفتار یعنی آنکه وقتی دواء خورده میشود رگها آنرا به محل درد میرساند.

بدن همانند زمین است

بـدان ای امیرالمؤمنین! جسـد ماننـد زمینی پـاک و باثر است که وقتی آنرا آباد کردی و تخمی در آن کاشتی و به آن آب دادی- امـا نـه زیـاد کـه آنرا تبـاه سـازد و نـه کم که از بی آبی از بین برود – در اینصـورت آبـادیش دوام می یابـد و محصولاتش زیـاد میگردد و زراعتش نیکو میشود. و اگر از آن زمین غافل شـدی و به آبادی آن نکوشـیدی علفهای هرز در آن می روید؛ بدن نیز ماننـد آن زمیـن است که تـدبیر در غـذا و آبش آن را اصـلاح می کنـد و سـالم نگه اش میدارد و عـافیت را به ارمغـان[صـفحه 21] میآورد؛ پس امیرالمؤمنین نگاه کند که چه چیزی به مزاج و معده ی او موافق است و بدنش را تقویت میکند به خوردن و نوشـیدن آن بپردازد و آنرا غذای خودش قرار بدهد. بدان ای امیرالمؤمنین! همانا تمام این طبائع نفسانی آنچه را که نیاز دارند آنرا دوست میدارند پس از آن چیزی استفاده کن که مورد نیاز جسدت است. هرکس غذای زیاد بخورد برای بدنش فائده ای نمیبخشد، و هرکس غذا را به اندازه ی نیاز بخورد نه زیاد و نهکم، برای جسدش نفع دارد. آب نیز این چنین است که به اندازه باید از آن خورد.

بهترین روش غذای خوردن

بهترین روش غـذا خوردن این است که به انـدازه ی کفـایت روزت، از آن بخوری و قبل از اینکه سـیر شوی دست از آن برداری که آن بدنت را صحیح وسالم نگه [صفحه 22] میدارد، عقلت را پاک و تمیزکرده و قوی میگرداند و جسمت را نیرومند میکند.

غذای فصلهای مختلف

ای امیرالمؤمنین! در فصل گرما غذاهای سـرد و در فصل سرما غذاهای گرم و در فصل بهار و پائیز که معتدل هستند غذاهائی معتدل بخور،که خوردن اینها بنا بر میل و درخواست نفسانی او باشـد. در اول هر طعامی غذائی سـبک[1] میل کن که بدنت از آنها تغذیه میکند و معده ات به آن عادت دارد و آن غذا به حسب نشاط و طاقتت باشد.

تعداد وعده ی غذائی درروز

واجب است که در هر روز وقتی که هشت ساعت از آن گـذشت یکبار غـذا بخوری یا سه وعـده در روز [صـفحه 23] بخوری به این صورت که در اول روز صـبحانه بخوری و سـپس در شب شام و در روز دوم نیز وقتی که هشت ساعت از روز گـذشت یکبار غـذا بخوری و دیگر ساعت از روزگـذشت یکبار غـذا بخوری و دیگر احتیاجی به شام نـداری ( و روزهای دیگر نیز این چنین ادامه بده.)جدم رسول خدا صـلی االله علیه و آله به حضـرت علی علیه السلام فرمودند: در هر روزی یک وعده غذا بخور و در روز بعد دو وعده، که آن هم کم و زیاد نشود. هنوزکه اشـتهاء به غذا داری دست از غذا خوردن بردار؛ بایدآن شربتیکه مینوشی بعد از غذا باشد و آن هم از شـرابی مانده که نوشـیدنش حلال باشدکه بعدا چگونگی آنرا برایت توصیف میکنم. و الآن آنچه که سزاوار است از برای فصلهـا و ماههای سال رومی یادآوری میکنم و هر فصـلی را جـداگانه بیان میکنم از آنکه چه چیزی در آن فصلها بخوریم و بیاشـامیم و ازچه چیزهـائی اجتنـاب کنیم، وچگونگی صـحت بـدن را ازگفته هـای گذشـتگان بیـان می کنم؛ و سـپس به فرمایشات [صفحه 24] ائمه علیهم السلام درباره ی حالات و صفات شرابی که بعد از غذا نوشیده میشود برمیگردم.

ذکر فصلهای سال

ماه آزار

فصـل بهـار که آن روح زمانهـاست اولین مـاه آن، ماه آزار (فروردین)که سـی روز است،شب و روز این ماه پاکیزه و معطر است؛ زمین نرم میشود؛ بلغم غلبه نمیکنـد.خون به هیجان می آید. در این ماه غذاهائی لطیف،گوشت، تخم مرغ نیم برشـته شده،شـرابی که با آب مخلوط شده و تعدیل میل شود. در این ماه از خوردن پیاز،سیر و ترشی خودداری شود؛ نوشیدن مسهل پسندیده است. در این ماه رگ زدن و حجامت کردن مناسب است.

ماه نیسان

ماه نیسان(اردیبهشت)سـی روز است که در آن روز [صـفحه 25]طولانی میشود و مزاج فصـل قوی می گردد. خون به حرکت در می آیـد. در این ماه بادهای شـرقی میوزد. غذاهای سـرخ شده. و آنچه بوسـیله ی سـرکه درست میشود وگوشت شـکار مصـرف گردد؛ جماع کردن و روغن مالیـدن در حمام بر بـدن نیکو است. درحال ناشـتا آب نوشـیده نشود. بوئیـدن گلها و عطرها نیز مفیداست.

ماه ایار

مـاه ایـار (خرداد) سـی و یـک روز است. در این مـاه بادهـای صـاف میورزد. این مـاه آخر فصـل بهـار است. در این ماه از خوردن غـذاهای شور وگوشت های غلیظ ماننـد کله پاچه،گوشت گاو وشـیر نهی شده است. اول روز به حمام رفتن سودمند است. در این ماه از ورزش کردن قبل از غذا بایدپرهیزکرد.

ماه حزیران

ماه حزیران(تیر)سـی روز است. غلبه ی بلغم وخون از بین میرود، ومره ی صفراوی [صفحه 26] روی می آورد. کارهای خسته کننده ی زیاد وخوردن گوشت زیاد و پر چربی، بوئیدن مشک و عنبر نهی شده است.خوردن سبزیهای سرد مانندکاسـنی،خرفه، و میوه های سبز مانندخیار،خیارچمبر،شیرخشت، و میوه های آبدار و انواع ترشیجات بسیار مفیداست. و از گوشتها گوشت بزغاله، بره، و از گوشت پرندگان گوشت مرغ، تیهو، دراج، و شـیر گوسفندان تازه زائیده و ماهی تازه سودمند است.

ماه تموز

ماه تموز (مرداد) سی و یک روز است. در این ماه گرما شدت پیدا میکند و آبها تبخیر میشود. نوشیدن آب خنک درحال ناشتا نیکوست. در این ماه خوردن چیزهای آبدار وخنک، و غذاهای نرم و زود هضم که در ماه حزیران گفته شده مفید است.

ماه آب

ماه آب (شـهریور) سـی و یک روز است. در این ماه [صـفحه 27] بادهـای مسـموم زیـاد میوزد و زکام درشبها زیاد میشود. باد شمال میوزد. مزاجها با غذاهای سـرد اصـلاح میگردد.خوردن شیرجوشیده نافع است. ازجماع کردن وخوردن مسهلات در این ماه خودداری شود. ورزش نمودن وکارهای سخت کم شود.گلهای خوشبو و سرد استشمام گردد.

ماه ایلول

ایلـول(مهر)سـیروز است. در اینمـاه هـوا پـاکیزه میشود. مره سوداء غلبه پیـدا میکنـد. (حرارت بـدن زیـاد میشود) ، نوشـیدن مسهلات غلبه ی سوداء را اصلاح میکند. در این ماه خوردن شیرین جات و انواع گوشتهای معتدل مانندگوشت بزغاله وگوسفند یـکساله نافع است؛ از زیاده روی در خوردن گوشت گاو وکباب پرهیزشود. ازحمام کردن زیاد بایـد اجتناب نمود. در این ماه از عطرهای معتدل استفاده شود. و ازخوردن خربزه و خیار نیز باید پرهیزکرد. [صفحه 28]

ماه تشریناول

مـاه تشـریناول(آبـان)سـی و یـک روز است. در این ماه بادهای مختلف و باد صـبا میوزد. از رگزدن(خون گرفتن از بـدن) و خوردن دواء اجتناب شود.جماع کردن در این ماه نیکوست.خوردن گوشتهای چاق وچربیدار، انار ترشو میوه بعداز غذا نافع است.خوردن گوشت به تناوب خوب است،خوردن آب کم شود. ورزش وکارهای نسبتا سخت بدنی پسندیده است.

ماه تشریندوم

ماه تشـریندوم (آذر)سـی روز است. بارانهای موسـمی در این ماه قطع میشود. آب خوردن در هنگام شب نهی شده است.حمام رفتن وجماع کردن در این ماه کم شود. هر روز صـبح جرعه ایاز آب گرم نوشیده شود. ازخوردن سبزیهائی مانندکرفس، نعناع و ترتیزک اجتناب گردد. [صفحه 29]

ماه کانوناول

ماه کانوناول(دی)سـی و یک روز است. در این ماه بادهای شدید میوزد.سرما شدت پیدا میکند. هر آنچه راکه در ماه تشرین دوم گفـتیم در این مـاه نیز نـافع است. در این مـاه ازخوردن غـذاهای سـرد پرهیز شود. ازخون گرفتن و حجـامت نمودن خودداری شود. در این ماه غذاهائی که طبیعت و فعلش گرم است، مصرف گردد.

ماه کانونآخر

ماهکانونآخر (بهمن)سـی و یک روز است. در این ماه غلبهیبلغمقوت میگیرد.سزاوار است که آب گرم درحالناشتا نوشیده

شود.جمـاع کردن در این مـاه پسـندیده است.سبزیهـای گرمی ماننـدکرفس، ترتیزک،سـیر و پیازکوهی برای روده ها نافع است. حمام کردن درصـبح و بـدن را با روغنهای خوشـبو و مانند آن روغن مالی کردن خوب است. در این ماه ازخوردن شـیرینیجات، ماهی تازه و شیر پرهیزشود. [صفحه 30]

ماه ُشباط

مـاه ُشـباط(اسـفند)که آخرین مـاه سـال رومی است بیست و هشت روز میباشـد. در این مـاه بادهـای مختلفی میوزد و باران زیاد میبارد. علفها سر ازخاک برمیدارند. آبها بر درختان عودجاری میشود. در این ماه خورد نسیر،گوشت پرندگان وشکار، و

میوههـایخشـکنـافعاست.خوردنشـیرینیجـات کمشود. در اینمـاه زیـادجماعکردن،حرکت نمودنو بهکارهایسـخت و ورزش کردن نیکو است.

طریقه ی درست کردن شراب حلال

امـا چگونگی شـرابی که از نظر اسـلام حلال است و بعـد از غـذا نوشـیده میشود و منفعت آن در ابتـداء ماههای سال گفته شـدکه سلامتی بـدن درگرو آن است. این شـراب از مویز پـاک شـده گرفته میشود بـدین نحو که دو رطـل(نزدیک به یک کیلو) آنرا شسـته و در داخل آب [صفحه 31]صاف میریزنـدکه آب چهار انگشت بالاتر از دانه های مویز قرار میگیرد، در زمسـتان به مدت سه روز و در تابستان به مدت یک شبانه روز میگذارندکه در آن حالت باقی بماند، وسپس آنرا در دیگ تمیزی میریزند و اگر آب آناز آب باران قرار داده شود بهتر است و اگر آب باران نبود مقداری از آب چشـمهای که از ناحیه ی مشرق جاری میشود بر داخل آن میریزنـدکه بایـدآب آن چشـمه زلال و سـفید و سـبک باشـد، این آب به سـرعت سـردی وگرمی را قبول میکنـد این حالات دلالت برصـفت آن آب میکنـد، و این مویز در داخـل آن آب میپزنـد تـا  باد کنـد سـپس آنرا فشـرده و آبش را صاف میکنند و میماند تا سـرد شود وسپس آنرا در دیگ ریخته و اندازه اش را باچوبی مشخص می کنند و بر روی آتشی ملایم آنرا میجوشاننـد تـا (دوسوم) آن جوشـیده و بخـارشود و (یـکسوم) آن بـاقی بمانـد؛ وسـپس به مقـدار یک رطل عسل صاف که به اندازه ی همان آب باران و یا آب [صفحه 32]چشمه است بر داخل آن ریخته و میگذارند تا دوباره جوش بیاید و به اندازه ی عسل از آب آن بخار شود و به اندازه ی اولش گردد و بعد به وزن یک درهم زنجبیل، و به وزن نیم درهم قرنفل، و نصف درهم دارچین، یـک درهم زعفران، و از سـنبل طیب و هنـدباء و مصـطکی از هرکـدام نصف درهم راجـداگانه کوبیـده و در داخل پارچه ای تمیز بریزند و محکم ببندند و در داخل دیگ بگذارند تا عصاره ی آنها داخل دیگ بریزد و در این مدت آن دیگ بر روی آتشـی ملایم قرارگیرد، و بعد آنرا سـردکرده و به مدت سه ماه درجائی گذاشته و به آن دست نمیزنند تا مواد داخل آن به هم آمیخته گردد و بعداز آن مصرف شود. و مقدار مصرف آن یک یا دو لیوان آب خوری است. ای امیرالمؤمنین! وقتیکه غذا را آن چنانکه برایت بیان کردم خوردی از این شـراب بعـد از غـذا به انـدازه ی سه قـدح بنوش؛که هر وقت اینع ملرا انجام بـدهی شب [صـفحه 33] و روزت از دردهای رطوبتی مزمن ماننـد نقرس، انواع بادها و غیر از آناز دردهای عصبی، دماغ، معـده و بعضـی از دردهای کبـدی، طحال،سپرز و روده ای،خود را در امان ساخته ای. و اگر بعـداز آن تشـنه شـدی نصف مقدارگفته شده از آن بخور،چرا که آن از برای بـدن امیرالمؤمنین و زیادتی جماعش و محافظت از بـدنش مفیداست، زیراکه صـلاح و پایداری بدن و نیز فساد و از بین رفتن آن بسـتگی به آب و غـذا دارد و اگر آب و غـذا اصـلاح شود همانا بـدن اصـلاح شده است و اگر آن دو فاسد شوند بدن نیز فاسـد میشود.

مزاجهای آدمی چهارنوع هستند

بـدان ای امیرالمؤمنین!که نیروی بدنی انسانها بسـتگی به مزاج آنها دارد و مزاج نیز بسـتگی به هوا دارد و مزاجها نیز بسـتگی به هوا داردکـه در جاهـای مختلـف و به حسب تغییرات آب و هـوائی مزاجهـا نیز تغییر میکنـد؛که یـک مرتبه هـوا سـرد میشـود و یک [صفحه 34] بـاره گرم میگردد، به سـبب این تغیرات مزاج بـدن نیز تغییر میکنـدکه در هنگـام سـردی هوا مزاج سـرد و در هنگـام گرمی مزاج گرم میشود و اثر این تغییرات درظـاهر بـدن آشـکار میشود؛ پس اگر هوا معتـدل باشـدمزاجها هم معتـدل میگردد.

مزاجهـا درحرکـات طبیعی بـدن ماننـد هضم غـذا،جمـاع کردن،خواب،حرکـات اعضا بـدن و سایرکارها آماده میشود. زیراکه خداونـد متعال بـدنها را بر روی چهارطبیعت بنا نهاده است که عبارتنداز:صـفرا،سودا،خون و بلغم که دو تای آنهاگرم و دو تای دیگرش سـرد است که بین دو به دوی آنها اختلاف وجود دارد؛که دو تای آنها گرم نرم وخشک هسـتند و دو تای دیگر آنها سرد تر وخشک می باشد،سـپس خداوند آن چهار طبیعت را بر چهار قسـمت بدن که سـر،سینه، قسمتهای میانی بدن و نیز پائین شکم تقسـیم نموده است. بـدان ای امیرالمؤمنین! به اینکه سـر،گوشها،چشمها، [صـفحه 35] بینی و دهـان در منطقه ی خون قرار دارنـد؛ سینه در منطقه ی بلغم و بادها، و منطقه ی میانی بدن از برای صفرا است و قسمت پائین شکم نیز از برای سودا می باشد.

چگونگی خواب

بـدان ای امیرالمـؤمنین،خـواب سـلطان مغز است، قوام و قوت بـدن بسـتگی به خواب دارد، پس هنگـامیکه قصـدخواب کردی بر پهلوی راسـتت بخواب و بعـد از مـدتی بر پهلوی چپ برگرد، و وقتی هم که قصـدپاشـدن ازخواب را نمودی از پهلوی راسـتت از رختخواب بیدارشو، همچنان که از هم جانب خوابیده بودی.خودت را عادت بده که دوساعتی از شب بیدار بمانی.

قضای حاجت کردن

به اندازه ی قضای حاجت در مستراح بنشـین و زیاد نشستن در آنجا را طولانی مکن که آن باعث بیماری داء الفیل میگردد. [صفحه 36[

مسواک زدن و سفیدکردن دندانها

بـدان ای امیرالمـؤمنین! بهـترین چیزیکـه برای مسـواک کردن مناسـبت دارد پـوست درخت اراک است که آن دنـدانها را سـفید خوشـرنگ، دهـان راخوشـبو و لثه هـا را محکم میکنـد. مسواک کردن زمـانیکه با اعتـدال باشـددنـدانها را ازخراب شـدن نگه میدارد، زیاد مسواک زدن اگرچه دنـدانها را براق میکنـد و لکن در عوض ریشه های آنرا سـست میگرداند؛ پس هرکس که میخواهددندانهایش سالم بماند مقداری از رازیانه ی آبی بسوزاند وخاکسترش راجمع کند، میوه ی درخت گز، گلسرخ، سنبل طیب که از هرکـدام به مقـدار مساوی بردارد و از نمک آنـدرانی به انـدازه ی(یکچهارم) همه را نرم بکوبـد و با آنها دندانها را بشویدکه این عمل دندانها را محکم و ریشهی آنرا از خراب شدن نگه میدارد. هرکس که میخواهد دندانهایش سـفید باشـد پس مقداری از نمک آندرانی باکف روی دریا بخیساند و دندانهایش را با آن بشوید. [صفحه 37]

حالات آدمی

اشاره

بدان ای امیرالمؤمنین!حالات انسانیکه خداوند آنها را از برای آدمی قرار داده است چهارحالت است:

حالت اول

تـا پـانزده سـالگی که جوانی، زیبائی، با نشاط بودن ازخصوصـیات آن است؛ در این حالت است که خون در بـدن آدمی از قـدرت بالائی برخوردار است.

حالت دوم

که از پانزده سالگی تا سی و پنج سالگی است که در این سن صفرا بر بدن غلبه پیدا میکندکه در نهایت قوت و قدرت است و این حالت تا پایان سیو پنجسالگی ادامه دارد.

حالت سوم

و سـپس حالت سوم وارد میشود تا به شـصت سالگی برسـدکه در این مـدت سودا بر بدن غلبه دارد، و آن سن حکمت و موعظه و پندو اندرز، معرفت، عبرت، انتظام [صفحه 38] بخشیدن به امور زندگی و نگاهی درست به عواقب امور، دوراندیشی و درستی رای و نظر است.

حالت چهارم

سپس وارد در مرحلـه ی چهـارم میشـودکـه در اینحـالت بلغم بر بـدن غلبه دارد و در این حـالت جز بر پیری، نـاگواری زنـدگی، سسـتی، از بینرفتن قـوت بـدن، فسـاد و بینظمی، برچیز دیگری متغیر نمیشـود، در این دوران شخصـی در جمـع و میـان دوسـتان میخوابـد و چرت میزنـد و وقتی برای خواب به رختخواب میرودخوابش نمیبرد. انسـان خاطرات گذشـته را به یاد میآورد ولی مطـالب روزانـه را فرامـوش میکنـد. در این سن تن آدمی فرسـوده، اسـتخوانهایش خشـک شـده، آب صـورت از بین رفته و چهره چروکیده شده، رشد ناخنها و موها کمشده و جسـمش در زوال قرار میگیرد. دوران پیری همان دوران طفولیت اوست و هرچقدر آدمی زنده بماند همانا رو به ضـعف وسـستی میرود؛چراکه بلغم غلبه پیدا [صـفحه 39] میکند و بلغم نیز سـرد و خشک است و سردی وخشـکی نیز انسـان را به فنا و نابودی می کشانـد. و بتحقیق همه ی آن چیزی که امیرالمؤمنین درباره ی مزاج،حالات جسم و علاج آن بود را برایش بیان کردم. وحال درباره ی برنامه های غذائی و دواها و آن چیزی که بایدانجام دهدمتذکر میشوم.

زمان وطریقه ی حجامت و فصدکردن

هنگـامیکه قصـدحجـامت کردن را داشتی، از دوازدهم تا پانزدهم ماه را از برای این عمل انتخاب نما که این زمان حجامت کردن از برای بدن صلاحیت داشته و خوب است، پس اگر ماه به آخر رسیدحجامت مکن مگر اینکه اضطراری پیش آمده و نیاز فوری به حجامت کردن باشـد، زیراکه خون در پایان ماه رو به نقصان میگـذارد و در هنگام کامل شـدن ماه آن نیز زیاد شـده و به جوش و خروش میآید. و لکن فاصـلهای حجامت باید[صـفحه 40] به انـدازه ی گـذشت سنب اشدپس جوان بیست ساله باید در هر بیسـت روز یکبارحجامت کند.شـخص سـی ساله در هرسی روز یکبارحجامت کند.چهل ساله ها در هرچهل روز یکبار میتوانند حجـامت کننـد و همچنین است که هرچه سن بالا میرود مـدت حجـامت کرد نیز فرق میکنـد. بـدان ای امیرالمؤمنین!حجـامت

کردن خون آن رگهـای موئی کوچکی که در میـان گوشتهـا واقع شده انـد را بیرون میآورد. دلیل آن هم این است که حجامت کردن مـوجب ضـعف وسـستی نمیشود امـا فصـد(رگرا زدن)کردن چون خون از رگ بیرون میآیـد موجب ضـعف و سـستی میشود. نقره [11] را حجامت کردن از برای سـنگینی سر نافع[صفحه 41] است. و اخدعین[11] راحجامت کردن از برای سنگینی و ناراحتیهای سـر و صورت دوچشم مفیـدبوده وخون را در رگها به جریان می اندازد، و نیز از برای درد دندان نافع است. وچه بسـا فصـدکردن عمـل همه ی آنها را بجا میآورد. وگاهی نیز زیرچانه را از برای درمان قلاع[11] در دهان و از فاسـدشدن لثه و غیر آن از درد های دهان حجامت می کننـد. و همچنین حجامت بیند وکتف انجام میشودکه از برای خفقان املاء معـده و حرارت زیـادی بـدن مفیـداست. وحجـامتیکه ازساقهـای پا انجام میشود املاء معـده راکم میکنـدو برای دردهای مزمن کلیه، مثانه و رحم که پیـدا میشود، نافع است، وخون حیض را روان میکندولی حجامت کردن برساقهای پا بدن راضـعیف و لاغر میکند و گاهی به شـخص حالت [صفحه 42] غشـی شدیـدی دست می دهـد اما از برای درمان جوش ها و دملها نافع بوده و آنها را برطرف میکند. برای کم کردن درد حجامت قبل از آن باید به آرامی و به وسیله ی حجامت (شاخ) محل آن مکیده شود وسپس آرام آرام مکیـدن شـدت میگیرد و آنقـدر بمکـد تـا محـل حجامت به شـدت سـرخ شود و دیگر دست از مکیـدن بردارد و به نرمی تیغ را بر قسـمت سـرخ شده بزند و قبلامحل تیغ باید به وسـیله ی مالشو روغن مالی نرم شده باشد. محل را روغن مالی کردن و مالش دادن از برای فصدکردن نیز به کار میرود تا هنگام حجامت و فصدکردن دردکمترشود. بعداز آنکه عمل حجامت و فصدکردن تمام شـد باز هم روغن و مالش تکرار میشود. و بعـداز فصدکردنبایددر محل فصد چند قطره روغن چکانده شود تا قسـمت بریدگی رگ نرم گردد. و نشتر زنهـا بایـدبرای فصـدکردن قسـمت کم گوشت را انتخـاب کننـدزیرا که در قسـمت کم گوشت دردکمتر [صفحه 43] است. هنگامیکه فصـدکردن از محل حبل الذراع[11] و قیفال [11] باشـددردش بیشتر است برای اینکه این دو رگ ارتباط بیشتری با گوشت و عضـله و ماهیچه دارد. اما فصدباسلیق[11] و اکحـل دردکمتری داردچرا که بالای آن رگها گوشتی نیست.لازم است که موضع فصـدرا قبل از فصـدکردن با آب گرم خوب مالش داده شود تا سـرخ شـده وخون آن مشـخص شود خصوصا در زمسـتان،چرا که آن، پوست را نرم میکنـد و درد راکم میگرداندو عمل فصدرا آسان میکند.لازم است که قبل از فصـد و حجـامت کردن حـداقل دوازده سـاعت از نزدیکی بـا زنـان پرهیزشود. و در روزیکه هوا صـاف و روشن است و ابر و بـاد شدیدی نیست بایدحجامت کرد. در فصدخون تا زمانی[صفحه 44] میآیدکه تغییری احساس نشده است و درصورت تغییر باید جلوی خونریزی را گرفت. در روزی که میخواهی حجـامت کنی به حمام مرو زیرا که موجب بیماری و درد میشود. پس ازچند ساعت بعـدازحجامت برسـر و بـدنت آب گرم بریز. بپرهیز از اینکه بعـدازحجامت به حمام بروی زیراکه تب دائمی از آن پـدید میآیـد. هنگـامیکه بعـدازحجامت خواستی بـدنت را بشوئی بعـدازشسـتشوی، پارچه ای کرکدار با دسـتمالی نرم و یا پارچهای دیگر بر روی محـل حجـامت بگـذار و اگر زمسـتان بود به انـدازه ی یـک نخود تریاق اکبر [11] بخور و اگر تابسـتان بود سـکنجبین عنصـلی بخور و آنرا با یک نوشـیدنی مفرح معتدل مخلوط کن و یا آبمیوه بنوش. و اگر آنها در دسترس نبود شربت بالنگ بنوش و اگرچیزی پیدا نکردی بالنگ را در زیر دندان له کرده و بر روی آن مقداری آب نیمگرم بنوش. و اگر [صفحه 45] وقت زمستان بود و هواسـرد بعـدازحجـامت شـربت سـکنجبین عسـل بخورکه هر وقت اینعمـل را انجام دادی به اذن الهی از مرضهای لقوه، برص، بهق[11] وجذام در امان خواهی بود. و بعد ازحجامت یا فصد انار ملس را به وسـیله ی مکیدن بخورکه آن نفس را تقویت و با نشاط وخون را زنده میکند؛ و بعداز آن دو به مدت حداقل سه ساعت ازخوردن غذاهای نمکدار پرهیز نما،چراکه خوف آنمیرودکه موجب بیمـاری چرب شود. و اگرحجامت در زمسـتان باشـدازگوشت تیهوخورده و ازشـرابیکه وصـفش را بیان

کردم نوشـیده شود. و محل حجامت با روغن معطر و یا مشک وگلاب چرب شود و مقداری از مشک گلاب بعدازحجامت برسر ریخته شود. و اگر در تابستان باشدبعدازحجامت سکباج[11] و [صفحه 46] هلام [11] بخوری و برسرت روغن بنفشه باگلاب و مقـداری ازکـافور بریز و وصف آن شـرابی راکه برایت گفتیم از آنهم بخور. پس ازحجامت از زیادی جنب وجوش، وخشم و غضب و نزدیکی کردن با زنان پرهیز نما.

چه غذاهایی بایدخورده نشود

ای امیرالمؤمنین! بپرهیز از اینکه تخم مرغ و مـاهی را بـا هم بخوری زیرا وقتی که آندو درشـکم جمع شونـد ایجـاد نقرس، قولنـج، بواسـیر و دنـدان درد میکند. و نیز ازخوردن شـیر و نبیذی که اهل آن از خوردنش باکی ندارند پرهیز نماچراکه وقتی با هم جمع شود ایجاد نقرس و برص میکند؛ و باز منع میکنم از اینکه به خوردن[صفحه 47] تخم مرغ مداومت شودکه آن ایجاد مرض کلف [12] میکنـد. و نیز بعـد ازحجامت و فصـدکردن ازخوردن غـذاهای شور،گوشتهای شور (شور بای) و ماهیشور پرهیز نماکه موجب بهق و برص میگردد. و نیزخوردن کلیه ی گوسفند و تو دلیهای آن موجب تغییر و اختلال و ناراحتی در مثانه میشود.

درچه حال بایدحمام نکرد

حمـام کردن درحـال سـیری باعث قولنـج میشود، و بعـدازخوردن ماهی اسـتحمام کردن خطر فلـج شـدن میرود.خوردن بالنگ (ترنج) درشب درچشم اثرکرده و موجب دوبین شدن شخص میگردد.

آداب همبسترشدن

بـا زن حائض نزدیکی کردن باعث به جـذام مبتلاشـدن[صـفحه 48] بچه میگردد. بعـداز نزدیکی کردن بـا زنـان اگر ادرار نشـود موجب سنگ در مثانه میگردد. پشت سر هم نزدیکی کردن با زن بدون غسل کردن بین آن دو، باعث دیوانه شدن بچه میشود.

زیادخوردن تخم مرغ

زیادخوردن تخم مرغ و مداومت داشـتن بر آن باعث از بین رفتن طحال و بادهای درسـر و معده میشود. وشکم را با تخم مرغ پخته شده پرکردن موجب بادشکمو تنگی نفس میشود.

خوردن چه غذاهایی زیان آوراست

خوردن گوشتیکه خوب نپخته بـاعث کرم درشـکم میشود. زیادخوردن انجیر زیان آور است.خوردن آب سـرد بعـدازخوردن غذاهای گرم یاشیرین دندانها را فاسدمیکند. زیادخوردن گوشت حیوانات وحشتی[صفحه 49] (شکار) وگاو باعث متغیرشدن عقل و متحیرگردیدن درک و فهم،کندی ذهن و مبتلابه مرض فراموشی میگردد.

آداب حمام کردن

هنگامیکه خواستی واردحمام شوی و در سرت هیچ دردی را احساس نکنی که موجب اذیت و آزار توگردد قبل از واردشدن بر حمام پنج کف آب گرم بر سـرت بریزکه اینعمل به اذن الهی تو را از درد شـقیقه و سر مصون میدارد؛ وگفته شده که اینعمل پنج بار قبل از داخل شدن به حمام کردن تکرارشود. بدان ای امیرالمومنین! اینکه حمام مانندمزاج انسان ازچهار اتاق تشـکیل شده است. اتـاق اول سـرد وخشـک است، اتـاق دوم سـرد و مرطوب است، اتاق سوم گرم و مرطوب است و اتاق چهارم گرم وخشک.

منافع حمام خیلی زیاد است، باعث معتدل شدن مزاج آدمی میشود. [صـفحه 50]چرکهای بدن را از بین میبرد، رگو پی ها را نرم میکنـد، اعضـای بزرگ بـدن را تقویت می بخشـد، فضولات بـدن را زائـل کرده و عفونتهـای آنرا از بین میبرد. هنگامیکه خواستی در بـدنت جوش و دیگر چیزهاظاهر نشود هنگام واردشـدن برحمام بـدنت را با روغن بنفشه روغنمالی کن. و زمانیکه خواستی نوره بکشی و به زخموچاک خوردگی وسیاهی ناشیاز نوره مبتلا نشوی قبل از نوره کشیدن بدنت را با آب سرد بشوی.

طریقه ی نوره کشیدن

هر وقت خواستی که برای نوره کشـیدن به حمـام بروید و از ده سـاعت یـک روزکامـلاست قبل از آن ازجماع کردن دور نما و نوره را با صبر، اقاقیا وحضـیض مخلوط کن و این مخلوط کردن بایـد بعـد از  به عمل آوردن نوره باشد؛ بابونه، مرزنگوش و یا گل بنفشه ی[صفحه 51]خشک و یا همه ی آنها را با آب گرم مخلوط کرده وسـپس نوره را در آن بریز، به حدیکه بوی معطر آب از بین نرفته باشـد؛ و بایـدزرنیخ از یک شـشم نسـبت به سایر مواد تجاوز نکند. و بعدآنرا بر بدن بمالوسـپس بشوی و برای از بین بوی نوره برگ شفتالو، حنا،گل وسنبل را به تنهائی و یا با هم بمال.

جهت برطرف سوزش وسوختگی نوره

کسـیکه میخواهد ازسوزش نوره در امان باشدبعد ازکشیدن نوره تا موقع شستن آنرا دست مالی نکندو زودتر آنرا بشویدو محل نوره را با روغن گل روغن مالی کنـد. و پناه برخـدا اگر بوسـیله ی نوره جائی از بدن سوخت عدس پوست کنده را بکوبد و با آب گلاب وسـرکه مخلـوط نمایـدو محـل سـوختگی را بـا این مخلـوط مـالش دهـدکه آن به خـواست الهی زخم نـوره را التیـام میبخشد. آن چیزیکه از آثار سوختگی نوره جلوگیری[صفحه 52] میکنداین است که محل نوره را قبل از آن باسرکه ی انگور ثقیفی و روغن گلاب خوب مالش دهد.

ناراحتی مثانه

کسـی که میخواهـد از نـاراحتی مثـانه شـکایت نکنـد ادرارش را نگه نـدارد حتی اگر در پشت اسبی سواره شـده باشـد،که در این صورت از اسب پیاده شده و ادرارخودش را دفع کند.

ناراحتی معده

کسـی که میخواهدمعده اش به او آزار نرساند در بین غذا آب نخورد وکسـی این عمل را بکند بدنش مرطوب میشود و معده اش راضـعیف میکنـد و در اینصورت عروق قوت غـذا را نمیگیرد وجـذب نمیکند، زیرا هنگامیکه آب بر روی غذاخورده شود موجب اختلال در معده میشود. [صفحه 53]

سنگ مثانه

کسـی که میخواهد به سـنگ مثانه وحبس البول گرفتار نشود در هنگام انزال شهوت مانع از آمدنش نشود و مدت بازی با خودش را با زن بیش از عادت،طولانی نکند.

درد بواسیر

کسـی که میخواهـد از درد اسافل بـدن در امان بوده و به درد بواسـیر مبتلا نگردد، در هرشب هفته عددخرمای برنی سـرخ شده با روغن گاو بخورد و میان بیضه ها را با روغن زنبق خالص بمالد.

جهت تقویت حافظه

کسـی که میخواهد حافظه اش قوی شود هر روز صـبح درحال ناشتا هفت مثقال کشمش بخورد. و کسیکه میخواهد فراموشیش کم شود و دارای حـافظه قوی گردد، در هر روز سه تکه زنجبیـل پرورده شـده بـا عسل و [صـفحه 54] مقـداری خردل را با غذایش بخورد وکسی که میخواهد عقلش زیاد شود در هر روز سه دانه هلیله با نبات را میل نماید

جهت درامان ماندن از سه درد

کسـیکه میخواهد ناخنش خشک نشـکند و زرد نگردد و اطراف آن فاسد نشود در روز پنجشنبه ناخن بگیرد. وکسیکه بخواهد گوشهایش درد نکنددر هنگام خواب درگوشـش پنبه بگذارد. وکسـی که میخواهددر زمسـتان به زکام مبتلانشود، در هر روز سه لقمه (قاشق) عسل بخورد.

نشانه عسل نا مرطوب

بـدان ای امیرالمؤمنین! برای عسـل نشانه هـائی است که منفعت وضـرر آن بوسـیله ی همان نشانه از هم شـناخته میشود، عبارتنـداز:

[صفحه 1 [55- هر وقت بوئیـده شود بـاعث عطسه میگردد. 2- نوشـیدنش باعث سکر و مستی میشود. 3- و دیگر آن عسـلی که زبان وگلو را میسوزاند. این نوع عسلی است که باعث قتل آدمی میگرددکه برای خوردن مناسب نیست.

درمان زکام

در زمسـتان از بوئیـدن گـل نرگس غافـل مبـاش که آن مـانع از مبتلا شـدن به زکـام میشود و همچنین بوئیـدن سـیاه دانه از زکـام جلوگیری میکنـد.کسـیکه در تابسـتان از زکام میترسـدروزی یک عددخیار بخورد و از نشسـتن در مقابل خورشـیدخودداری نماید.

برای سالم ماندن چه بایدکرد

کسـی که از درد شـقیقه و شوصه [13] میترسد از [صـفحه 56]خوردن ماهی تازه در تابسـتان و زمسـتان غافل نباشـد. وکسـی که میخواهـد بـدنی سالم،سـبک وکم گوشت داشـته باشد،شبها شام کمتر بخورد.کسـی که بخواهد از درد ناف در امان باشد هر وقت که سـرش را روغن مالی کندمقداری روغن نیز به نافش بمالد.کسـی که میخواهدلبش شکافته نشود و یاجوش در نیاورد با روغن سرش ابروهایش را نیز روغنمالی کند.کسیکه میخواهدگوشهایش لخت شده و فرو نیفتند و لوزتینش بزرگ نشود بعد ازخوردن شـیرینی با سـرکه غرغره کند.کسـی که میخواهد به یرقان مبتلا نشود، در تابستان همین که در اتاقی را بازکرد وارد آن نشود مگر اینکه هوایش را تهویه کرده باشد؛ و در زمستان نیز فورا از اتاق گرم بیرون نرود [صفحه 57]

جهت درمان باد در بدن

کسـی که میخواهـد به بـاد در بـدن مبتلا نشود هفته ای یکبار سـیر بخورد.کسـی که میخواهـد دنـدانهایش خراب نشود قبل از خوردن شـیرینی مقـداری نان بخورد.کسـی که میخواهـدغـذایش خوب هضم شود؛ بعدازخوردن غذا بر سـمت راست بخوابدو سپس برسمت چپ برگردد تاخوابش ببرد.

جهت درامان ماندن از بلغم،صفرا،سودا

کسی که میخواهد بلغم از بدنش بیرون برود، هر روزصبح مقداری جوارش حریف [14] بخورد، زیاد به حمام برود و زیاد با زنان نزدیکی کنـد، در مقابـل خورشـیدزیـاد بنشـیند، از هر غـذای سـرد دوری نمایـدتـا بلغم سوخته و از بین برود.کسـی که میخواهد حرارت صفرا را از بین[صفحه 58] ببرد در هر روز مقدار غذای خنک و مرطوب بخورد، و به بدنش استراحت بدهد،کمتر تحرک داشـته باشد و به آن چیزی که دوسـتش دارد بیشتر نگاه کند.کسی که میخواهد سودا را بسوزاند و آنرا از بین ببرد پس بر او باد زیاد قی کردن، فصد رگها را نمودن و مداومت نوره کشیدن است.

جهت دوری کردن از سردی

کسـی که میخواهـد بادسـردی را از خود دورگردانـدپس بر او باد به حقنه کردن، روغن مالی نمودن و نرم کردن بـدن بوسـیله ی روغن، و با آب گرم خود را ماساژ دادن و در آن نشسـتن، و اینکه از هرچیز سـردی دوری گزیند و با هرگرمی ملایم ملازم باشد.

کسیکه میخواهد بلغم از او دورگردد هر روزصبح یک مثقالِ إ ْطِریَفل صغیر بخورد. [صفحه 59]

مسافرت کردن

ای امیرالمومنین! بدان برای شخص مسافر درحال مسافرت سزاوار است که اگر هوا زیادگرم است از پری شکم و یاخالی بودن آن پرهیز نمایـد، و لکن درحال اعتـدال باشد؛ و از غذاهای خنک مانندَ قریص[15] ، ُهلام [16] ،سـرکه، روغن، آبغوره و مانندآن از غذاهای سـرد وخنک اسـتفاده کند. بدان ای امیرالمؤمنین! گردش کردن در گرمای شدید برای بدن های لاغرکه گرسـنه هسـتندو شکمشـان خـالی از غـذا است ضـرر دارد؛ ولی برای بـدنهای چاق نافع است. اما آنچه برای شـخص مسافر صـلاح است، و آزار و اذیت مسافرت را از دور میکنـداین میباشـدکه در هر منزل از آب آنجا میل نکنـد بلکه در هر منزلی از آب قبلی به آب آن منزل مخلوط کنـد و سـپس از آن میل نماید و یا با یک نوشـیدنی مخلوط کند و بعد آنرا میل نماید. و برای[صـفحه 60] شخص مسافر واجب است که در هنگام مسافرت مقـداری ازخاک وطن خودش راکه در آنجا بزرگ شده است را به همراه داشـته باشد و در هر منزلیکه وارد میشود مقداری از آنرا آبی که میخواهد بنوشدمخلوط کند و به    هم بزند و بعدکناری بگذارد تا ته نشین شده و خوب صاف گردد وسپس آن آب صاف شده را بنوشد.

انواع آبها

بهترین آبها از برای نوشـیدن خواه برای کسی که در وطن است و یا برای شخص مسافر آن آبی است که ازچشمه ی سمت مشرق بجوشد و سـبک و سـفید باشد. بهترین آب برای نوشـیدن آن آبی است که ازسـمت مشرق جوشیده و اولین تابش نورخورشید که قبل ازگرم شـدن شدیـد، در تابسـتان به آن بتابد و سالمترین آنهاست. و باز بهترین آن آب ها با این توصـیف یک که گفته شد باز آن است که چشـمه اش ازکوه های خاکی بجوشد، زیراکه [صـفحه 61] این نوع آب در فصل زمسـتان سـرد و در تابستان موجب نرمی شکم میشود و این آب برای اشخاصـیکه دارای مزاجهای گرم هسـتندمفیداست. اما آبهای شور و سنگین باعث خشکی شکم میگردد. آبهای برف و یخ برای سـلامتی اصلاخوب نیستند و موجب فساد بدن آدمی میشود. اما آبهای باران سبک،گوارا و برای بدن نافع است تا زمانیکه به مدت طولانی درگودالها نمانده باشند. اما آبهای چاه صاف وگوارا و از برای بدن نافع است درصورتیکه جریان داشـته و زیاد در زمین نمانـده باشد. اما آبهای گودالها و مردابها و دره ها بخاطر ماندن شان در روی زمین و زیاد تابیدن خورشید در تابستانها بر آنها گرم و غلیظ هستندکه گاهی نوشیدن آنها ایجادصفرا و بزرگ شدن طحال میگردد.

آداب همبسترشدن

بتحقیق آن چه که مورد نیـاز بود برای امیرالمؤمنین! نوشـتم وحـال چگونگی همبسترشـدن را بیان میکنم؛ در [صـفحه 62] اول شب فصل تابسـتان و زمسـتان با زنت همبستر مشو، زیراکه در اینوقت شب معده و رگها پر است و آمیزش ناپسنداست، زیرا نزدیکی کردن در این وقت موجب بیماری هائی چون قولنـج، فلج شدن، لقوه، نقرس،سـنگ مثانه، قطره قطره آمدن ادرار، باد فتق و ضـعیف شدن چشم میگردد؛ پس زمانیکه خواستی با زنت همبسترشوی آن را در آخر شب (سحرگاه) بجا بیاور زیرا که آن از برای سالم مانـدن بـدن خوب است، و امیدبچه دارشدن در آنوقت زیاد است، و اگر قضای الهی بر این باشدکه بچه ای از این نزدیکی به هم برسد عقلش زیاد میشود.

روش ملاعبه کردن

تـا با زنت ملاعبه نکرده ای با او همبستر مشو، پس زیاد با او ملاعبه کن و پسـتانهایش را به آرامی فشار بـده، زیرا چون تو این عمل را با او انجام دهی شهوتش تحریک[صفحه 63] میشود و آبش جمع میگردد،چون آب شهوت زن از پستانهایش بیرون میآیدو شهوت از صورت وچشمهـایش ظـاهر میگردد در نتیجه او هم مثـل تو علاقه به نزدیکی پیـدا میکنـد. درحـال پاکی زنان با آنها نزدیکی کن.

عمل بعد از نزدیکی کردن

چون عمـل همبستر شـدن را به جـا آوردی زود از جایت بر نخیز و درجایت نیز منشـین بلکه بر سـمت راسـتت دراز بکش و بعـد از مـدتی برخیز و ادرارکن،چون این عمـل را انجام دهی به اذن الهی ازسـنگ مثانه در امان خواهی بود.سـپس غسل کن و مقـداری مومیائی با شربت عسل و یا عسل کف گرفته و صاف بنوش زیرا که آن آب از تو رفته شده راجبران میکند. [صفحه 64]

بهترین موقع نزدیکی کردن

بـدان ای امیرالمومنین! بهتر است که نزدیکی کردن با زنان در وقتی که در ماه برج حمل و یا در دلو هست، باشـد؛ و بهتر از این آن است که ماه در برج ثور باشدزیراکه آن شرف قمر است.

نتیجه ی عملکردن به این دستورات

کسانیکه به آنچه بیان کردم عمل کنند و تدبیر بدنشان را با آن مطابقت نمایند به اذن خداوندمتعال از هر مرضی در امان می مانند و جسمشان به حول و قوه ی الهی صـحیح وسالم می ماند.خداوند عز وجل به هرکسی که بخواهد عافیت عنایت میکند. و الحمد الله اولا و آخرا و ظاهرا و باطنًا.

پاورقی

[1] غـذائی مانندسوپ و آش و [… 2]گودی پس گردن،حفره ی کوچکی که در انتهـای سـتون فقرات در پشت گردن قرار دارد.

[3] دو رگی کــه در دو طرف پشـت گردن قرار دارد. [4] قلاع به جوش و زخمهـای کوچکی که در اطراف دهـان و زبـان بوجود میآید، میگویند. [5] رگی که ماننـد ریسـمان از بالای بازو به طرف پائین آمده است. [6] رگی که در روی مرفـق قرار دارد. [7] رگی که همیشه بر روی مرفـق قرار دارد. [8]که به آن تریاق فاروق هم می گوینـد. [9] لکه های سـفیدکوچک که در روی پوست پیـدا میشود. [10] آشـی که از گـوشت و سـرکه درست میکننـد. [11] غـذائیکه از گـوشت و پوست گوسـاله درست میکننـد. شوربای سرد و بی چربی. [12]کلف دانه هائی شبیه کنجد است که در پوست صورت پیدا میشود. [13]شوصه دردی است که در شکم پیـدا میشود، به بادی که در پشت دنـده ها در اثر گاز شـکم ایجاد میشود. [14] علامه ی مجلسـی میفرماید:جوارش حریف جوارش فلافلیاست که مشتمل برفلفل و دار فلفلاست. [15] قریص نوعی غذاست. [16]گوشت بدون چربی.

  • ملاعبه (40)