عزت نفس

چگونه عزت نفس در کودکان و نوجوانان افزایش می یابد؟

عزت نفس :

رضایت انسان از زندگی، وابستگی عمیقی به میزان ارزشی دراد که فرد برای خود قائل است. اولین گام در راه ساختن شخصیت و هدایت درون این است که فرد از نیروهای موجود در خود، آگاه باشد و به استعدادهای بکری که در او وجود دارد، باور داشته باشد. به عبارت دیگر، ابتدا باید خود را بشناسد و به نیروهای عظیم موجود درونش پی ببرد.

نیاز به عزت نفس، ناشی از این حقیقت اصولی است که ما برای بقای خود و احاطه موفقیت آمیز بر محیط، به استفاده مناسب از آگاهی نیاز داریم. ما باید به توانایی ها و ضعف هایمان آگاه باشیم و آنها را به صورت صحیح ارزیابی کنیم. ارزش عزت نفس صرفا در این نیست که به ما امکان می دهد احساس بهتری داشته باشیم بلکه به ما فرصتی می دهد تا موثر زندگی کنیم، با مسائل و مشکلات زندگی رو به رو شویم و از فرصت های مطلوب بهره برداری بیشتری کنیم.

هر چه عزت نفس ما محکم تر و بیشتر باشد، برای برخورد با مشکلاتی که در زندگی خصوصی، تحصیل و کار بروز می کند، آمادگی بیشتری خواهیم داشت. سریع تر میتوانیم در پی هر شکست و سقوط روی پای خود بایستیم، به واقعیت ها توجه کنیم، انتخاب های صحیح داشته باشیم، انعطاف، خودپذیری و توانایی ابراز وجود را به طور مناسب از خود متجلی سازیم.

ارایه درگاه بانک برای دریافت وجه فروش پادکست های اینترنتی شما در سایت یا وبلاگتانعزت نفس نوعی قضاوت نسبت به ارزشمندی وجودی انسان است. این صفت در انسان حالت عمومی دارد و محدود و زودگذر نیست. احساس عزت نفس در اثر نیاز به نظر مثبت دیگران به وجود می آید. نیاز به نظر مثبت دیگران شامل بازخوردها، طرز برخورد گرم و محبت آمیز، احترام، صمیمیت و پذیرش مهربانی از طرف خانواده و اطرافیان می شود.

اهمیت عزت نفس برای کسانی که با کودکان و نوجوانان سروکار دارند، روشن است. مشکل است بتوان ارتباط نزدیکی با کودکان داشت ولی از باورهای مهم آنان در مورد خودشان غافل بود ( بیابانگرد، 1384: 17). موفقیت و تایید یا شکست و عدم تایید در تعدادی از تکالیف یادگیری و در مدتی نسبتا طولانی بر عزت نفس دانش آموزان درباره آموزشگاه و یادگیری آموزشگاه اثر دارد. به همین نحو موفقیت و تایید یا شکست و عدم تایید پس از چند سال تحصیل منجر به این خواهد شد که دانش آموز این موفقیت یا شکست را به خودش به عنوان یادگیرنده یا دانش آموز تعمیم دهد (بیابانگرد،1387:76). عزت نفس را میتوان میزان ارزشی در نظر گرفت که ما برای خود قائل می شویم ( شیهان، 1383:10)، فرنج (1986) و وارگو (1972) از عزت نفس به عنوان سپر فرهنگی در مقابل اضطراب نام می برند ( بیابانگرد،1384:12).

عزت نفس عبارت است از قضاوت هایی که ما درباره ارزش خودمان و احساس های مربوط به این قضاوت ها می کنیم (برک، 1383:353). برای اینکه کودکان و نوجوانان، عزت نفس داشته باشند، باید شرایطی را در نظر گرفت که به شرح زیر است.

هر چه عزت نفس ما محکم تر و بیشتر باشد. برای برخورد با مشکلاتی که در زندگی خصوصی، تحصیل و کار بروز می کند، آمادگی بیشتری خواهیم داشت. سریع تر میتوانیم در پی هر شکست و سقوط روی پای خود بایستیم، به واقعیت ها توجه کنیم، انتخاب های صحیح داشته باشیم، انعطاف، خودپذیری و توانایی ابراز وجود را به طور مناسب از خود متجلی سازیم.

اراده 

اگر انسان بخواهد حرمت نفس خود را حفظ کند، اولین و اساسی ترین شرط، داشتن اراده برای فهم، درک و تمایل به کسب آن و نیز روشن بینی و مستعد کردن ذهن برای فهم و احاطه به آن چیزی است که به محدوده آگاهی انسانی راه می یابد و حافظ و ضامن سلامت ذهن و منبع رشد عقلی انسان است. اراده جهت فهم و ادراک برای همه درجات هوش و استعداد یکسان است و متضمن شناسایی و یکپارچه کردن دانسته ها و توان انسان می باشد ( براندن، هاشمی، 168،1379).

همبستگی

احساس همبستگی وقتی به وجود می آید که نوجوان از پیوندهایی که برای او مهم هستند و دیگران آنها را تایید می کنند، راضی باشد. نوجوان در پیوندهایی که با افراد خانواده، دوستان و دنیای اطراف خویش دارد، تغییرات چشمگیری را می آزماید. پیوندهای کودکی اش گسسته می شوند و او در جست و جوی پیوندهای نو یا بزرگسالان بر می آید و به تدریج از وابستگی به خانواده، به سمت استقلال حرکت می کند. او در این دوره به ارزیابی مجدد والدین خویش می پردازد و به سبب رشد آگاهی اش ممکن است نتیجه ارزیابی او از والدین – که زمانی کمال مطلوب او بوده اند – برایش ناگوار باشد. او آنان را با سایر بزرگسالان مقایسه می کند و ناگزیر به برخی از کاستی ها و اشتباهاتشان پی می برد. این آگاهی ممکن است سبب احساس ناامنی و خشم او شود. ممکن است به آنها پرخاش کند و عقاید و معیارها و سبک زندگیشان را رد کند. این رفتارها و رفتارهای ملایم تر دیگر که حاکی از عدم وابستگی است، لازمه جدایی او از والدین و یافتن هویت خویشتن است.

برای ایجاد احساس همبستگی در کودکان و نوجوانان باید نکات زیر را در نظر گرفت:

  • هنگامی که نوجوان به توجه فردی نیاز دارد، به او توجه کنید
  • محبتتان را در گفتار و کردارتان نشان دهید
  • نوجوانتان را رد احساسات خویش سهیم کنید
  • علایق، سرگرمی ها و برخی مسائل زندگی بزرگسالی خود را با او در میان بگذارید.
  • هنگامی که احساس می کنید غیبت چند ساعته شما به نیازهای سایر افراد خانواده خانواده لطمه نمی زند، آن چند ساعت را به نوجوانتان اختصاص دهید.
  • برای افراد خانواده فرصت هایی فراهم کنید که با یکدیگر کار و بازی کنند.

احساس متمایز بودن

احساس متمایز بودن وقتی به وجود می آید که نوجوانی بتواند صفات یا ویژگی هایی را که موجب تفاوت و تمایز او از دیگران می شود، بشناسد و به آنها احترام بگذارد و به سبب دانستن آن صفات مورد احترام و تایید دیگران قرار گیرد.

برای ایجاد احساس متمایز بودن در کودکان و نوجوانان باید نکات زیر را رعایت کرد.

  • به قریحه ها و ویژگی های خاصش توجه و انها را تایید کنید.
  • حتی زمانی که اندیشه های نوجوانتان مغایر با اندیشه های شماست. او به بیان آنها تشویق کنید.
  • جنبه های مثبت و غیرمعمول اندیشه ها یا رفتارش را پیدا کنید و از آنها تعریف کنید.
  • تجربه اندوزی ضروری نوجوان را در مورد حرفه، فعالیت ها و عقایدش بپذیرید.
  • به پندارهای نوجوانتان احترام بگذارید.
  • از نوجوانتان بخواهید که خانواده را از قریحه ها و علایق خاص بهره مند کند.
  • هنگام برنامه ریزی خط مشی ها و روش هایی برای خانواده، تا حد امکان آزادمنشانه عمل کنید.
  • به عملکرد خوب، پاداش دهید ( کلمز و همکاران، ترجمه علیپور، 1384 : 55-59 ).

احساس قدرت

احساس قدرتی وقتی به وجود می آید که نوجوان بداند منابع، فرصت و قابلیت آن را دارد که بر شرایط زندگی خویش تاثیر بگذارد. هنگامی که نوجوان در زندگی خود از چنین صفاتی برخوردار باشد، احساس قدرت خواهد کرد. حس قدرت نوجوان در احساسات و باورهایی که درباره قابلیت های خود دارد، نمایان می شود.

عزت نفس عبارت است از قضاوت هایی که ما درباره ارزش خودمان و احساس های مربوط به این قضاوت ها می کنیم.

نوجوانانی که با الگوهای انسانی قوی مسئولیت پذیر، بزرگ شده اند که می توانسته اند به آنها تکیه کنند وو احترام بگذارند، همیشه در زندگی احساس امنیت خاطر خواهند داشت. آنها در مورد نظم و تربیت در زندگی شان، احساس ایمنی خواهند داشت و معمولا میتوانند حس کنند که چه چیزی در حال رخ دادن است. اغلب اوقات قادرند درست و نادرست را تعیین و ارزش ها، اعتقادات، رفتار و هدف هایشان را پیوسته هدایت کنند. آنها در زندگی دارای هدف و جهت هستند.

برای کاهش مشکلات مربوط به الگوهای نوجوانان باید به نکات زیر توجه کرد.

  • به خاطر داشته باشید که شما الگوی اولیه نوجوانتان هستید.
  • نوجوانان را خواه از طریق تماس شخصی و خواه از طریق کتاب و مطبوعات، با اشخاصی که از احترام زیادی برخوردارند، آشنا سازید.
  • به نوجوانان کمک کنید تا برایرفتار و یادگیری شان هدف هایی واقع گرایانه تعیین کنند.
  • نوجوانان را با پیامدهای رفتارشان مواجه کنید.
  • درباره قواعد، خط مشی ها و معیارها به طور کامل و صادقانه با تمام افراد خانواده گفت و گو کنید
  • خانواده را به زمینه تمرینی مناسبی برای پالایش مهارت های بین فردی تبدیل کنید.
  • در مورد نظم و ترتیب در محیط خانواده و در انجام کارها تایید کنید.
  • همراه خانواده تان در رویدادهای لذت بخشی که موجب توسعه درک فرهنگی می شود، حضور پیدا کنید.
  • خانواده را به بحث در مورد اعتقادات، ارزش ها علایق ترغیب کنید.
  • افراد خانواده را به شناخت قهرمانان و اعمال قهرمانان که موجب شکل دادن به الگوهای مثبت می شوند، ترغیب کنید ( کلمز و همکاران، ترجمه علیپور، 1384: 75-79).