بخش سوم ـ دادگاههای کیفری ،رسیدگی و صدور رأی
فصل اول ـ تشکیلات و صلاحیت دادگاههای کیفری
ماده٢٩۴ـ دادگاههای کیفری به دادگاه کیفری یک ،دادگاه کیفری دو ،دادگاه انقلاب، دادگاه اطفال و نوجوانان و دادگاههای نظامی تقسیم میشود.
ماده٢٩۵ـ دادگاه کیفری دو با حضور رئیس یا دادرس علیالبدل در حوزه قضائی هر شهرستان تشکیل میشود.
ماده٢٩۶ـ دادگاه کیفری یک با حضور رئیس و دو مستشار و در غیاب رئیس با حضور سه مستشار تشکیل میشود .در این وضعیت ریاست دادگاه به عهده عضو مستشاری است که سابقه قضائی بیشتری دارد.
تبصره١ـ دادگاه کیفری یک در مرکز استان و به تشخیص رئیس قوه قضائیه در حوزه قضائی شهرستانها تشکیل میشود .در حوزههایی که این دادگاه تشکیل نشده است ،به جرائم موضوع صلاحیت آن در نزدیکترین دادگاه کیفری یک در حوزه قضائی آن استان رسیدگی میشود.
وکلای گرامی میتوانند تبلیغات دفتر وکالت خویش را در سایت درج آگهی تبلیغ تبلیغات نیازمندی MyCityAd.ir درج نمایند.
تبصره٢ـ دادرس علیالبدل حسب مورد میتواند به جای رئیس یا مستشار انجام وظیفه کند .همچنین با انتخاب رئیسکل دادگستری استان ،عضویت مستشاران دادگاههای تجدیدنظر در دادگاه کیفری یک و دادگاه انقلاب در مواردی که با تعدد قاضی رسیدگی میکند بلامانع است.
تبصره٣ـ دادگاههای کیفری استان و عمومی جزائی موجود به ترتیب به دادگاههای کیفری یک و دو تبدیل میشوند .جرائمی که تا تاریخ لازمالاجراء شدن این قانون در دادگاه ثبت شده است ،از نظر صلاحیت رسیدگی تابع مقررات زمان ثبت است و سایر مقررات رسیدگی طبق این قانون در همان شعب مرتبط انجام میشود .این تبصره در مورد دادگاه انقلاب و دادگاههای نظامی نیز جاری است.
ماده٢٩٧ـ دادگاه انقلاب برای رسیدگی به جرائم موجب مجازات مندرج در بندهای )الف() ،ب() ،پ( و )ت( ماده ) (٣٠٢این قانون با حضور رئیس و دو مستشار تشکیل میشود .دادگاه برای رسیدگی به سایر موضوعات با حضور رئیس یا دادرس علیالبدل یا توسط یک مستشار تشکیل میشود.
تبصره ـ مقررات دادرسی دادگاه کیفری یک به شرح مندرج در این قانون در دادگاه انقلاب ،در مواردی که با تعدد قاضی رسیدگی میکند جاری است.
ماده٢٩٨ـ دادگاه اطفال و نوجوانان با حضور یک قاضی و دو مشاور تشکیل میشود. نظر مشاوران ،مشورتی است.
تبصره ـ در هر حوزه قضائی شهرستان یک یا چند شعبه دادگاه اطفال و نوجوانانبرحسب نیاز تشکیل میشود .تا زمانی که دادگاه اطفال و نوجوانان در محلی تشکیل نشدهاست ،به کلیه جرائم اطفال و نوجوانان به جز جرائم مشمول ماده ) (٣١۵این قانون ،درشعبه دادگاه کیفری دو یا دادگاهی که وظایف آن را انجام میدهد رسیدگی میشود.
ماده٢٩٩ـ در صورت ضرورت به تشخیص رئیس قوه قضائیه در حوزه بخش ،دادگاهعمومی بخش تشکیل میشود .این دادگاه به تمامی جرائم در صلاحیت دادگاه کیفری دورسیدگی میکند.
تبصره١ـ به تشخیص رئیس قوه قضائیه ،تشکیل دادگاه عمومی بخش در شهرستانهایجدید که به لحاظ قل ّت میزان دعاوی حقوقی و کیفری ،ضرورتی به تشکیل دادگسترینباشد بلامانع است.
تبصره٢ـ به تشخیص رئیس قوه قضائیه ،در حوزه قضائی بخشهایی که به لحاظ کثرت میزان دعاوی حقوقی و کیفری ،ضرورت ایجاب میکند ،تشکیل دادگستری با همان صلاحیت و تشکیلات دادگستری شهرستان بلامانع است.
ماده٣٠٠ـ در تمامی جلسات دادگاههای کیفری دو ،دادستان یا معاون او یا یکی از دادیاران به تعیین دادستان میتوانند برای دفاع از کیفرخواست حضور یابند ،مگر اینکه دادگاه حضور این اشخاص را ضروری تشخیص دهد که در این مورد و در تمامی جلسات دادگاه کیفری یک ،حضور دادستان یا نماینده او الزامی است ،لکن عدم حضور این اشخاص موجب توقف رسیدگی نمیشود مگر آنکه دادگاه حضور آنان را الزامی بداند.
ماده٣٠١ـ دادگاه کیفری دو صلاحیت رسیدگی به تمام جرائم را دارد ،مگر آنچه به موجب قانون در صلاحیت مرجع دیگری باشد.
ماده٣٠٢ـ به جرائم زیر در دادگاه کیفری یک رسیدگی میشود:
الف ـ جرائم موجب مجازات سلب حیات
ب ـ جرائم موجب حبس ابد
پ ـ جرائم موجب مجازات قطع عضو و جنایات عمدی علیه تمامیت جسمانی با میزان ثلث دیه کامل یا بیش از آن
ت ـ جرائم موجب مجازات تعزیری درجه چهار و بالاتر
ث ـ جرائم سیاسی و مطبوعاتی
ماده٣٠٣ـ به جرائم زیر در دادگاه انقلاب رسیدگی میشود:
الف ـ جرائم علیه امنیت داخلی و خارجی ،محاربه و افساد فیالارض ،بغی ،تبانی و اجتـماع علیه جمهوری اسلامی ایران یا اقـدام مسلحانه یا احراق ،تخـریب و اتلاف اموال به منظور مقابله با نظام
ب ـ توهین به مقام بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و مقام رهبری
پ ـ تمام جرائم مربوط به مواد مخدر ،روانگردان و پیشسازهای آن و قاچاق اسلحه، مهمات و اقلام و مواد تحت کنترل
ت ـ سایر مواردی که به موجب قوانین خاص در صلاحیت این دادگاه است.
ماده٣٠۴ـ به کلیه جرائم اطفال و افراد کمتر از هجده سال تمام شمسی در دادگاه اطفال و نوجوانان رسیدگی میشود .در هر صورت محکومان بالای سن هجده سال تمام موضوع این ماده ،در بخش نگهداری جوانان که در کانون اصلاح و تربیت ایجاد میشود، نگهداری میشوند.
تبصره١ـ طفل ،کسی است که به حد بلوغ شرعی نرسیده است.
تبصره٢ـ هرگاه در حین رسیدگی سن متهم از هجده سال تمام تجاوز نماید، رسیدگی به اتهام وی مطابق این قانون در دادگاه اطفال و نوجوانان ادامه مییابد .چنانچه قبل از شروع به رسیدگی سن متهم از هجده سال تمام تجاوز کند ،رسیدگی به اتهام وی حسب مورد در دادگاه کیفری صالح صورت میگیرد .در این صورت متهم از کلیه امتیازاتی که در دادگاه اطفال و نوجوانان اعمال می شود ،بهره مند میگردد.
ماده٣٠۵ـ به جرائم سیاسی و مطبوعاتی با رعایت ماده ) (٣۵٢این قانون به طور علنیدر دادگاه کیفری یک مرکز استان محل وقوع جرم با حضور هیأت منصفه رسیدگی میشود.
تبصره ـ احکام و ترتیبات هیأت منصفه ،مطابق قانون مطبوعات و آییننامه اجرائیآن است.
ماده٣٠۶ـ به جرائم زنا و لواط و سایر جرائم منافی عفت بهطور مستقیم ،در دادگاهصالح رسیدگی میشود.
ماده٣٠٧ـ رسیدگی به اتهامات رؤسای قوای سه گانه و معاونان و مشاوران آنان،رئیس و اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام ،اعضای شورای نگهبان ،نمایندگان مجلسشورای اسلامی و خبرگان رهبری ،وزیران و معاونان وزیران ،دارندگان پایه قضائی ،رئیس و دادستان دیوان محاسبات ،سفیران ،استانداران ،فرمانداران مراکز استان و جرائم عمومی افسران نظامی و انتظامی از درجه سرتیپ و بالاتر و یا دارای درجه سرتیپ دومی شاغل در محلهای سرلشکری و یا فرماندهی تیپ مستقل ،حسب مورد ،در صلاحیت دادگاههای کیفری تهران است ،مگر آنکه رسیدگی به این جرائم به موجب قوانین خاص در صلاحیت مراجع دیگری باشد.
تبصره١ـ شمول این ماده بر دارندگان پایه قضائی و افسران نظامی و انتظامی در صورتی است که حسب مورد ،در قوه قضائیه یا نیروهای مسلح انجام وظیفه کنند.
تبصره٢ـ رسیدگی به اتهامات افسران نظامی و انتظامی موضوع این ماده که در صلاحیت سازمان قضائی نیروهای مسلح میباشد ،حسب مورد در صلاحیت دادگاه نظامی یک یا دو تهران است.
ماده٣٠٨ـ رسیدگی به اتهامات مشاوران وزیران ،بالاترین مقام سازمانها ،شرکتها و مؤسسه های دولتی و نهادها و مؤسسه های عمومی غیردولتی ،مدیران کل ،فرمانداران، مدیران مؤسسه ها ،سازمانها ،ادارات دولتی و نهادها و مؤسسه های عمومی غیردولتی استانها و شهرستانها ،رؤسای دانشگاهها و مراکز آموزش عالی ،شهرداران مراکز شهرستانها و بخشداران ،حسب مورد ،در صلاحیت دادگاههای کیفری مرکز استان محل وقوع جرم است ،مگر آنکه رسیدگی به این اتهامات به موجب قوانین خاص در صلاحیت مراجع دیگری باشد.
ماده٣٠٩ـ صلاحیت دادگاه برای رسیدگی به جرائم اشخاص موضوع مواد ) (٣٠٧و ) (٣٠٨این قانون ،اعم از آن است که در زمان تصدی سمتهای مذکور یا قبل از آن مرتکب جرم شده باشند.
ماده٣١٠ـ متهم در دادگاهی محاکمه میشود که جرم در حوزه آن واقع شود .اگر شخصی مرتکب چند جرم در حوزههای قضائی مختلف گردد ،رسیدگی در دادگاهی صورت میگیرد که مهمترین جرم در حوزه آن واقع شده باشد .چنانچه جرائم ارتکابی از حیث مجازات مساوی باشد ،دادگاهی که مرتکب در حوزه آن دستگیر شود ،به همه آنها رسیدگی میکند .در صورتی که متهم دستگیر نشده باشد ،دادگاهی که ابتداء تعقیب در حوزه آن شروع شده است ،صلاحیت رسیدگی به تمام جرائم را دارد.
ماده٣١١ـ شرکا و معاونان جرم در دادگاهی محاکمه میشوند که صلاحیت رسیدگی به اتهام متهم اصلی را دارد ،مگر اینکه در قوانین خاص ترتیب دیگری مقرر شده باشد.
تبصره ـ هرگاه دو یا چند نفر متهم به مشارکت یا معاونت در ارتکاب جرم باشند و یکی از آنان جزء مقامات مذکور در مواد ) (٣٠٧و ) (٣٠٨این قانون باشد ،به اتهام همه آنان ،حسب مورد ،در دادگاههای کیفری تهران و یا مراکز استان رسیدگی میشود و چنانچه افراد مذکور در مواد ) (٣٠٧و ) (٣٠٨این قانون در ارتکاب یک جرم مشارکت یا معاونت نمایند به اتهام افراد مذکور در ماده ) (٣٠٨نیز حسب مورد در دادگاه کیفری تهران رسیدگی میشود.
ماده٣١٢ـ هرگاه یک یا چند طفل یا نوجوان با مشارکت یا معاونت اشخاص بزرگسال مرتکب جرم شوند و یا در ارتکاب جرم با اشخاص بزرگسال معاونت نمایند ،فقط به جرائم اطفال و نوجوانان در دادگاه اطفال و نوجوانان رسیدگی میشود.
تبصره ـ در جرائمـی کـه تحـقق آن منوط به فعـل دو یـا چنـد نفـر اسـت، در صورتی که رسیدگی به اتهام یکی از متهمان در صلاحیت دادگاه اطفال و نوجوانان باشد ،رسیـدگی به اتهام کلیه متهمان در دادگاه اطفال و نوجوانان بهعمل میآید. در این صورت اصول حاکم بر رسیدگی به جرائم اشخاص بالاتر از هجده سال تابع قواعد عمومی است.
ماده٣١٣ـ به اتهامات متعدد متهم باید با رعایت صلاحیت ذاتی ،توأمان و یکجا در دادگاهی رسیدگی شود که صلاحیت رسیدگی به جرم مهمتر را دارد.
ماده٣١۴ـ هر کس متهم به ارتکاب جرائم متعدد باشد که رسیدگی به بعضی از آنها در صلاحیت دادگاه کیفری یک و دو و بعضی دیگر در صلاحیت دادگاه انقلاب یا نظامی باشد ،متهم ابتداء در دادگاهی که صلاحیت رسیدگی به مهمترین اتهام را دارد، محاکمه میشود و پس از آن برای رسیدگی به اتهام دیگر به دادگاه مربوط اعزام میشود. در صورتیکه اتهامات از حیث مجازات مساوی باشد ،متهم حسب مورد ،به ترتیب در دادگاه انقلاب ،نظامی ،کیفری یک یا کیفری دو محاکمه میشود.
تبصره١ـ هرگاه شخصی متهم به ارتکاب جرائم متعددی باشد که رسیدگی به بعضی از آنها در صلاحیت دادگاه کیفری یک و رسیدگی به بعضی دیگر در صلاحیت دادگاه کیفری دو و یا اطفال و نوجوانان است ،به تمام جرائم او در دادگاه کیفری یک رسیدگی میشود.
تبصره٢ـ چنانچه جرمی به اعتبار یکی از بندهای ماده ) (٣٠٢این قانون در دادگاه کیفری یک مطرح گردد و دادگاه پس از رسیدگی و تحقیقات کافی و ختم دادرسی تشخیص دهد عمل ارتکابی عنوان مجرمانه دیگری دارد که رسیدگی به آن در صلاحیت دادگاه کیفری دو است ،دادگاه کیفری یک به این جرم رسیدگی و حکم مقتضی صادر مینماید.
ماده٣١۵ـ در صورتیکه اطفال و نوجوانان مرتکب یکی از جرائم مشمول صلاحیت دادگاه کـیفری یک یا انقلاب شوند ،به جرائم آنان در دادگاه کیفری یک ویژه رسیدگی به جرائم اطفال و نوجوانان رسیدگی میشود و متهم از کلیه امتیازاتی که در دادگاه اطفال و نوجوانان اعمال میشود ،بهرهمند میگردد.
تبصره١ـ در هر شهرستان به تعداد مورد نیاز ،شعبه یا شعبی از دادگاه کیفری یک به عنوان »دادگاه کیفری یک ویژه رسیدگی به جرائم اطفال و نوجوانان« برای رسیدگی به جرائم موضوع این ماده اختصاص مییابد .تخصصی بودن این شعب ،مانع از ارجاع سایر پرونده ها به آنها نیست.
تبصره٢ـ حضور مشاوران با رعایت شرایط مقرر در این قانون ،برای رسیدگی به جرائم اطفال و نوجوانان در دادگاه کیفری یک ویژه رسیدگی به جرائم آنان الزامی است.
ماده٣١۶ـ به اتهامات اشخاصی که در خارج از قلمرو حاکمیت جمهوری اسلامی ایران مرتکب جرم میشوند و مطابق قانون ،دادگاههای ایران صلاحیت رسیدگی به آنها را دارند ،چنانچه از اتباع ایران باشند ،حسب مورد در دادگاه محل دستگیری و چنانچه از اتباع بیگانه باشند حسب مورد ،در دادگاه تهران رسیدگی میشود.
ماده٣١٧ـ حل اختلاف در صلاحیت در امور کیفری ،مطابق مقررات آیین دادرسی مدنی است و حلاختلاف بین دادسراها مطابق قواعد حل اختلاف دادگاههایی است که دادسرا در معیت آن قرار دارد.
فصل دوم ـ رسیدگی به ادله اثبات
ماده٣١٨ـ ادله اثبات در امور کیفری شامل مواردی میشود که در قانون مجازات اسلامی مقرر گردیده است .تشریفات رسیدگی به ادله به شرح مواد این فصل است.
ماده٣١٩ـ عین اظهارات مفید اقرار در صورتمجلس درج میشود و متن آن قرائتمیشود ،به امضاء یا اثر انگشت اقرارکننده میرسد و هرگاه اقرارکننده از امضاء یا اثرانگشت امتناع ورزد ،تأثیری در اعتبار اقرار ندارد ،مراتب امتناع یا عجز از امضاء یا اثرانگشت ،باید در صورتمجلس قید شود و به امضاء و مهر قاضی و منشی برسد.
ماده٣٢٠ـ شاهد یا مطلع برای حضور در دادگاه احضار میشود .چنانچه شاهد یا مطلع بدون عذر موجه در جلسه دادگاه حاضر نشود و کشف حقیقت و احقاق حق ،متوقف بر شهادت شاهد یا کسب اطلاع از مطلع باشد و یا جرم با امنیت و نظم عمومی مرتبط باشد ،به دستور دادگاه در صورت وجود ضرورت حضور جلب میشود.
تبصره ـ در احضاریه شاهد یا مطلع باید موضوع شهادت یا کسب اطلاع و نتیجه عدم حضور ذکر شود.
ماده٣٢١ـ هرگاه به علت بیماری که برای مدت طولانی یا نامعلوم ،غیر قابل رفع است ،حضور شاهد و یا مطلع در جلسه دادگاه مقدور نباشد ،رئیس دادگاه یا یکی دیگر از قضات عضو شعبه ،با حضور نزد شاهد و یا مطلع ،اظهارات وی را استماع میکند.
ماده٣٢٢ـ دادگاه پیش از شروع به تحقیق از شاهد ،حرمت و مجازات شهادت دروغ را به او تفهیم مینماید و سپس نام ،نام خانوادگی ،نام پدر ،سن ،شغل ،شماره شناسنامه و شماره ملی ،میزان تحصیلات ،مذهب ،محل اقامت ،شماره تلفن ثابت و همراه و سابقه محکومیت کیفری شاهد و درجه قرابت سببی یا نسبی و وجود یا عدم رابطه خادم و مخدومی او با طرفین را سؤال و در صورتمجلس قید میکند.
تبصره ـ رابطه خادم و مخدومی و قرابت نسبی یا سببی مانع از پذیرش شهادت شرعی نیست.
ماده٣٢٣ـ شاهد پیش از ادای شهادت باید به شرح زیر سوگند یاد کند:
»به خداوند متعال سوگند یاد میکنم که جز به راستی چیزی نگویم و تمام واقعیترا بیان کنم«.
تبصره ـ در مواردی که احقاق حق متوقف بر شهادت باشد و شاهد از اتیان سوگندخودداری کند ،بدون سوگند ،شهادت وی استماع میشود و در مورد مطلع ،اظهارات وی برای اطلاع بیشتر استماع میشود.
ماده٣٢۴ـ دادگاه آن دسته از ویژگیهای ظاهری جسمی و روانی شاهد را که ممکن است در ارزیابی شهادت مؤثر باشد ،در صورتمجلس قید میکند.
ماده٣٢۵ـ دادگاه پرسشهایی را که برای روشن شدن موضوع و رفع اختلاف یاابهام لازم است ،از شهود و مطلعان مطرح میکند.
ماده٣٢۶ـ هنگامی که دادگاه ،شهادت شاهد یک طرف دعوی را استماع نمود ،بهطرف دیگر اعلام میکند چنانچه پرسشهایی از شاهد دارد ،میتواند مطرح کند.
ماده٣٢٧ـ دادگاه میتواند از شهود بهطور انفرادی تحقیق نماید و برای عدم ارتباطشهود با یکدیگر و یا با متهم اقدام لازم را انجام دهد و بعد از تحقیقات انفرادی برحسب درخواست متهم یا مدعی خصوصی یا با نظر خود مجددا ً به صورت انفرادی یا جمعی از شهود تحقیق نماید.
ماده٣٢٨ـ قطع کلام شهود در هنگام ادای شهادت ممنوع است .هر یک از اصحاب دعوی و دادستان میتوانند سؤالات خود را با اذن دادگاه مطرح کنند.
ماده٣٢٩ـ شهود نباید پس از ادای شهادت بدون اذن دادگاه متفرق شوند.
ماده٣٣٠ـ وقـت جلسهای که برای استماع شهادت تعیین میشود ،باید از قبل به اطلاع دادستان و طرفین یا وکلای آنان برسد .حضور این اشخاص در هنگام استماع شهادت ضروری نیست ،ولی میتوانند صورتمجلس ادای شهادت را ملاحظه کنند.
ماده٣٣١ـ تقاضای سوگند قابل توکیل است و وکیل در دعوی میتواند در صورتی که در وکالتنامه تصریح شده باشد ،طرف را سوگند دهد ،اما سوگند یادکردن قابل توکیل نیست و وکیل نمیتواند به جای موکل سوگند یاد کند.
ماده٣٣٢ـ در مواردی که مطابق قانون فصل خصومت یا اثبات دعوی با سوگند محقق میشود ،هر یک از اصحاب دعوی میتواند از حق سوگند خود استفاده کند .در حق الناس، سوگند متهم منوط به مطالبه صاحب حق است و دادگاه بدون مطالبه صاحب حق نمیتواند متهم را سوگند دهد.
ماده٣٣٣ـ سوگند به درخواست اصحاب دعوی ،مطابق قرار دادگاه و نزد قاضی به عمل میآید .در قرار دادگاه ،موضوع سوگند و شخصی که باید سوگند یاد کند ،تعیین میشود .صورتمجلس ادای سوگند به امضای قاضی و طرفین دعوی میرسد.
ماده٣٣۴ـ هرگاه شخصی که باید سوگند یاد کند ،به دلیل عذر موجه ،نتواند در دادگاه حاضر شود ،قاضی میتواند وقت دیگری برای سوگند معین کند یا خود نزد وی حاضر شود و در آن محل ،سوگند را استماع کند و یا استماع آن را به قاضی دیگری نیابت دهد.
فصل سوم ـ رسیدگی در دادگاههای کیفری
مبحث اول ـ کیفیت شروع به رسیدگی
ماده٣٣۵ـ دادگاههای کیفری در موارد زیر شروع به رسیدگی میکنند:
الف ـ کیفرخواست دادستان
ب ـ قرار جلب به دادرسی توسط دادگاه
پ ـ ادعای شفاهی دادستان در دادگاه
ماده٣٣۶ـ در دادگاه بخش ،رئیس یا دادرس علیالبدل در جرائم موضوع صلاحیت این دادگاه رأسا ً رسیدگی و رأی صادر میکند .در این دادگاه وظیفه دادستان از حیث تجدیدنظرخواهی از آراء بر عهده رئیس دادگاه است و در مورد آرائی که توسط وی صادر میشود بر عهده دادرس علیالبدل است.
ماده٣٣٧ـ در جرائم موضوع ماده ) (٣٠٢این قانون ،رئیس دادگاه بخش به جانشینی از بازپرس و تحـت نظارت و تعلیمات دادستان شهرستان مربوط ،انجام وظیفه مینماید. در صورت تعدد شعب با ارجاع رئیس حوزه قضائی ،رؤسای شعب عهدهدار این وظیفه هستند .هرگاه دادگاه بخش فاقد رئیس باشد ،دادرس علیالبدل بهعنوان جانشین بازپرس اقدام میکند و در هر حال ،صدور کیفرخواست بر عهده دادستان است.
ماده٣٣٨ـ در حوزههایی که شعب متعدد دادگاه تشکیل میشود ،ارجاع پرونده با رئیس حوزه قضائی است .رئیس حوزه قضائی میتواند این وظیفه را به یکی از معاونان خود تفویض کند و در صورت عدم حضور آنان ،ارجاع با رئیس شعبهای است که دارای سابقه قضائی بیشتر است.
ماده٣٣٩ـ پس از ارجاع پرونده نمیتوان آن را از شعبه مرجوع الیه ،اخذ و به شعبه دیگر مگر به تجویز قانون ارجاع داد.
تبصره١ـ رعایت مفاد این ماده در مورد شعب بازپرسی ،دادگاه تجدیدنظر استان و شعب دیوان عالی کشور نیز الزامی است.
تبصره٢ـ تخلف از مقررات این ماده ،موجب محکومیت انتظامی تا درجه چهار است.
ماده٣۴٠ـ جرائم تعزیری درجه هفت و هشت ،بهطور مستقیم در دادگاه مطرح میشود.در این مورد و سایر مواردی که پرونده به طور مستقیم در دادگاه مطرح میشود ،دادگاه پس از انجام تحقیقات به ترتیب زیر اقدام میکند:
الف ـ چنانچه دادگاه خود را صالح به رسیدگی نداند ،قرار عدم صلاحیت صادر میکند واگر مورد را از موارد منع یا موقوفی تعقیب بداند ،حسب مورد ،اتخاذ تصمیم میکند.
ب ـ در غیر موارد مذکور در بند )الف( ،چنانچه اصحاب دعوی حاضر باشند و درخواستمهلت نکنند ،دادگاه با تشکیل جلسه رسمی ،مبادرت به رسیدگی میکند .در صورتیکهاصحاب دعوی حاضر نباشند یا برای تدارک دفاع یا تقدیم دادخواست ضرر و زیان ،درخواستمهلت کننـد ،دادگاه با اخذ تأمین مـتناسب از متهم ،وقت رسیدگی را تعیین و مراتب رابه اصحاب دعوی و سایر اشخاصی که باید در دادگاه حاضر شوند ،ابلاغ میکند.
ماده٣۴١ـ هرگاه پرونده با کیفرخواست به دادگاه ارجاع شود ،دادگاه مکلف استبدون تعیین وقت رسیدگی حداکثر ظرف یکماه ،پرونده را بررسی و چنانچه خود را صالحبه رسیدگی نداند یا مورد را از موارد منع یا موقوفی تعقیب تشخیص دهد ،حسب مورد،اتخاذ تصمیم کند .همچنین در صورتیکه دادگاه تحقیقات را ناقص بداند یا موارد جدیدیپس از پایان تحقیقات کشف شود که مستلزم انجام تحقیق باشد ،دادگاه با ذکر دقیقموارد ،تکمیل تحقیقات را از دادسرای مربوط درخواست یا خود اقدام به تکمیل تحقیقاتمیکند .در مورد اخیر و همچنین در مواردی که پرونده بهطور مستقیم در دادگاه مطرحمیشود ،انجام تحقیقات مقدماتی توسط دادگاه باید طبق مقررات مربوط صورت گیرد.
ماده٣۴٢ـ در غیر موارد مذکور در مواد ) (٣۴٠و ) (٣۴١این قانون ،دادگاه با تعیین وقت رسیدگی و ابلاغ آن به شاکی یا مدعی خصوصی ،متهم ،وکیل یا وکلای آنان، دادستان و سایر اشخاصی که باید در دادگاه حاضر شوند ،آنان را برای شرکت در جلسه رسیدگی احضار میکند .تصویر کیفرخواست برای متهم فرستاده میشود.
ماده٣۴٣ـ فاصله بین ابلاغ احضاریه تا جلسه رسیدگی نباید کمتر از یک هفته باشد. هرگاه متهم عذر موجهی داشته باشد ،جلسه رسیدگی به وقت مناسبی موکول میشود.
ماده٣۴۴ـ هرگاه ابلاغ احضاریه به علت معلوم نبودن محل اقامت متهم ممکن نباشد و به طریق دیگر نیز ابلاغ احضاریه مقدور نشود ،وقت رسیدگی تعیین و مفاد احضاریه یک نوبت در یکی از روزنامههای کثیرالانتشار ملی یا محلی آگهی میشود .تاریخ انتشار آگهی تا روز رسیدگی نباید کمتر از یکماه باشد .چنانچه نوع اتهام با حیثیت اجتماعی متهم یا عفت عمومی منافی باشد در آگهی قید نمیشود.
ماده٣۴۵ـ هرگاه متهم بدون عذر موجه حاضر نشود و دادگاه حضور وی را لازم بداند ،علت ضرورت حضور در احضاریه ذکر میگردد و با قید اینکه نتیجه عدم حضور جلب است ،احضار میشود .هرگاه متهم بدون عذر موجه حاضر نشود و دادگاه همچنان حضور وی را ضروری بداند ،برای روز و ساعت معین جلب میشود .چنانچه حضور متهم در دادگاه لازم نباشد و موضوع ،جنبه حق اللهی نداشته باشد ،بدون حضور وی رسیدگی و رأی مقتضی صادر میشود.
تبصره ـ چنانچه متهم دارای کفیل یا وثیقه گذار بوده و یا خود متهم وثیقه گذار باشد ،مطابق ماده ) (٢٣٠این قانون ،اقدام میشود.
ماده٣۴۶ـ در تمام امور کیفری ،طرفین میتوانند وکیل یا وکلای مدافع خود را معرفی کنند .در صورت تعدد وکیل ،حضور یکی از آنان برای تشکیل دادگاه و رسیدگی کافی است.
تبصره ـ در غیر جرائم موضوع صلاحیت دادگاه کیفری یک ،هر یک از طرفین میتوانند حداکثر دو وکیل به دادگاه معرفی کنند.
ماده٣۴٧ـ متهم میتواند تا پایان اولین جلسه رسیدگی از دادگاه تقاضا کند وکیلی برای او تعیین شود .دادگاه در صورت احراز عدم تمکن متقاضی ،از بین وکلای حوزه قضائی و در صورت عدم امکان از نزدیکترین حوزه قضائی ،برای متهم ،وکیل تعیین مینماید .در صورتیکه وکیل درخواست حقالوکاله کند ،دادگاه حق الوکاله او را متناسب با اقدامات انجام شده ،تعیین میکند که در هر حال میزان حقالوکاله نباید از تعرفه قانونی تجاوز کند .حقالوکاله از محل اعتبارات قوه قضائیه پرداخت میشود.
تبصره ـ هرگاه دادگاه حضور و دفاع وکیل را برای شخص بزهدیده فاقد تمکن مالی ضروری بداند ،طبق مفاد این ماده اقدام میکند.
ماده٣۴٨ـ در جرائم موضوع بندهای )الف() ،ب() ،پ( و )ت( ماده ) (٣٠٢این قانون ،جلسه رسیدگی بدون حضور وکیل متهم تشکیل نمیشود .چنانچه متهم ،خود وکیل معرفی نکند یا وکیل او بدون اعلام عذر موجه در دادگاه حاضر نشود ،تعیین وکیل تسخیری الزامی است و چنانچه وکیل تسخیری بدون اعلام عذر موجه در جلسه رسیدگی حاضر نشود ،دادگاه ضمن عزل او ،وکیل تسخیری دیگری تعیین میکند .حق الوکاله وکیل تسخیری از محل اعتبارات قوه قضائیه پرداخت میشود.
تبصره١ـ هرگاه وکیل بدون عذر موجه از حضور در دادرسی امتناع کند ،دادگاه مراتب را به مرجع صالح به منظور تعقیب وکیل متخلف اعلام میدارد.
تبصره٢ـ هرگاه پس از تعیین وکیل تسخیری ،متهم ،وکیل تعیینی به دادگاه معرفی کند ،وکالت تسخیری منتفی میشود.
تبصره٣ـ تقاضای تغییر وکیل تسخیری از سوی متهم فقط برای یکبار قابل پذیرش است.
ماده٣۴٩ـ وجود یکی از جهات رد دادرس بین وکیل تسخیری با طرف مقابل، شرکا و معاونان جرم یا وکلای آنان موجب ممنوعیت از انجام وکالت در آن پرونده است.
ماده٣۵٠ـ درصورتیکه متهم دارای وکیل باشد ،جز در جرائم موضوع بندهای )الف() ،ب() ،پ( و )ت( ماده ) (٣٠٢این قانون و نیز در مواردی که دادگاه حضور متهم را لازم تشخیص دهد ،عدم حضور متهم در جلسه دادگاه مانع از رسیدگی نیست.
ماده٣۵١ـ شاکی یا مدعی خصوصی و متهم یا وکلای آنان میتوانند با مراجعه به دادگاه و مطالعه پرونده ،اطلاعات لازم را تحصیل نمایند و با اطلاع رئیس دادگاه به هزینه خود از اوراق مورد نیاز ،تصویر تهیه کنند.
تبصره ـ دادن تصویر از اسناد طبقهبندی شده و اسناد حاوی مطالب مربوط به تحقیقات جرائم منافی عفت و جرائم علیه امنیت داخلی یا خارجی ممنوع است.
ماده٣۵٢ـ محاکمات دادگاه علنی است ،مگر در جرائم قابل گذشت که طرفین یا شاکی ،غیرعلنی بودن محاکمه را درخواست کنند .همچنین دادگاه پس از اظهار عقیده دادستان ،قرار غیرعلنی بودن محاکم را در موارد زیر صادر میکند:
الف ـ امور خانوادگی و جرائمی که منافی عفت یا خلاف اخلاق حسنه است.
ب ـ علنی بودن ،مخل امنیت عمومی یا احساسات مذهبی یا قومی باشد.
تبصره ـ منظور از علنی بودن محاکمه ،عدم ایجاد مانع برای حضور افراد در جلسات رسیدگی است.
ماده٣۵٣ـ انتشار جریان رسیدگی و گزارش پرونده که متضمن بیان مشخصات شاکی و متهم و هویت فردی یا موقعیت اداری و اجتماعی آنان نباشد ،در رسانهها مجاز است.
بیان مفاد حکم قطعی و مشخصات محکومعلیه فقط در موارد مقرر در قانون امکانپذیر است .تخلف از مفاد این ماده در حکم افتراء است.
تبصره١ـ هرگونه عکسبرداری یا تصویربرداری یا ضبط صدا از جلسه دادگاه ممنوعاست .اما رئیس دادگاه میتواند دستور دهد تمام یا بخشی از محاکمات تحت نظارت او به صورت صوتی یا تصویری ضبط شود.
تبصره٢ـ انتشار جریان رسیدگی و گزارش پرونده در محاکمات علنی که متضمن بیان مشخصات شاکی و متهم است ،در صورتیکه به عللی از قبیل خدشهدارشدن وجدان جمعی و یا حفظ نظم عمومی جامعه ،ضرورت یابد ،به درخواست دادستان کل کشور و موافقت رئیس قوه قضائیه امکانپذیر است.
ماده٣۵۴ـ اخلال در نظم دادگاه از طرف متهم یا سایر اشخاص ،موجب غیرعلنی شدن محاکمه نمیشود ،بلکه باید بهگونه مقتضی نظم برقرار شود .رئیس دادگاه میتواند دستور اخراج کسانی را که باعث اخلال در نظم دادگاه میشوند ،صادر کند ،مگر اینکه اخلال کننده از اصحاب دعوی باشد که در اینصورت رئیس دادگاه دستور حبس او را از یک تا پنج روز صادر میکند .این دستور پس از جلسه رسیدگی ،فوری اجراء میشود .اگر اخلالکننده از وکلای اصحاب دعوی باشد ،دادگاه به وی در خصوص رعایت نظم دادگاه تذکر میدهد و در صورت عدم تأثیر ،وی را اخراج و به دادسرای انتظامی وکلا معرفی میکند .چنانچه اعمال ارتکابی ،واجد وصف کیفری باشد ،اجرای مفاد این ماده ،مانع از اعمال مجازات قانونی نیست .دادگاه پیش از شروع به رسیدگی ،مفاد این ماده را به اشخاصی که در جلسه دادگاه حضور دارند ،تذکر میدهد.
ماده٣۵۵ـ حضور افراد کمتر از هجده سال تمام شمسی به عنوان تماشاگر در محاکمات کیفری جز به تشخیص دادگاه ممنوع است.
ماده٣۵۶ـ درصورتیکه متهم بازداشت باشد آزادانه و تحت مراقبت لازم در جلسه دادگاه حضور مییابد.
ماده٣۵٧ـ در همه دادگاههایی که با تعدد قضات تشکیل میشوند ،در صورت غیبت یا معذور بودن رئیسدادگاه ،عضو ارشد دادگاه از حیث سابقه خدمت قضائی و در صورت یکسان بودن سابقه خدمت قضائی ،عضوی که سن او بیشتر است ،وظیفه رئیس دادگاه را برعهده میگیرد.
مبحث دوم ـ ترتیب رسیدگی
ماده٣۵٨ـ دادگاه پس از تشکیل جلسه و اعلام رسمیت آن ،ابتداء درمورد شخص متهم بهشرح مواد ) (١٩٣و ) (١٩۴این قانون اقدام و سپس به دیگر اشخاصی که در دادرسی شرکت دارند ،اخطار مینماید در موقع محاکمه برخلاف حقیقت ،وجدان ،قوانین، ادب و نزاکت سخن نگویند ،آنگاه رسیدگی را شروع میکند.
ماده٣۵٩ـ رسیدگی در دادگاه به صورت ترافعی و به ترتیب زیر انجام میشود:
الف ـ قرائت کیفرخواست توسط منشی دادگاه یا استماع عقیده دادستان یا نماینده وی در مواردی که طبق قانون ،پرونده با بیان ادعای شفاهی در دادگاه مطرح شده است.
ب ـ استماع اظهارات و دلایل دادستان یا نماینده وی که برای اثبات اتهام انتسابی ارائه میشود.
پ ـ استماع اظهارات شاکی یا مدعی خصوصی که شخصا ً یا از سوی وکلای آنان بیان میشود.
ت ـ پرسش از متهم راجع به قبول یا رد اتهام انتسابی و استماع دفاعیات متهم و وکیل او ،که عینا ً توسط منشی در صورتمجلس قید میشود.
ث ـ در صـورت انکار یا سکوت متهم یا وجود تردید در صحت اقرار ،دادگاه شروع به تحقیقات از متهـم میکند و اظهارات شـهود ،کارشنـاس و اهل خبرهای که دادسـتان یا شاکی ،مدعی خصـوصی ،متهم و یا وکیل آنان معرفی می کنند،استماع مینماید.
ج ـ بررسی وسایل ارتکاب جرم و رسیدگی به سایر ادله ابرازی از سوی طرفین و انجام هر نوع تحقیق و اقدامی که دادگاه برای کشف واقع ،ضروری تشخیص میدهد.
ماده٣۶٠ـ هرگاه متهم بهطور صریح اقرار به ارتکاب جرم کند ،بهطوری که هیچگونه شک و شبههای در اقرار و نیز تردیدی در صحت و اختیاری بودن آن نباشد ،دادگاه به استناد اقرار ،رأی صادر میکند.
ماده٣۶١ـ دادگاه باید خلاصه اظهارات دادستان یا نماینده وی و عین اظهارات طرفین ،شهود ،کارشناس و اهلخبره را در صورتمجلس درج کند.
ماده٣۶٢ـ دادگاه علاوه بر رسیدگی به ادله مندرج در کیفرخواست یا ادله مورد استناد طرفین ،هرگونه تحقیق یا اقدامی که برای کشف حقیقت لازم است را با قید جهت ضرورت آن انجام میدهد.
ماده٣۶٣ـ هرگاه در حین رسیدگی ،جرم دیگری کشف شود که بدون شکایت شاکی قابل تعقیب باشد ،دادگاه بدون ایجاد وقفه در جریان رسیدگی ،حسب مورد، موضوع را به دادستان یا رئیس حوزه قضائی مربوط اعلام میکند.
ماده٣۶۴ـ در پروندهای که دارای متهم اصلی ،شریک و معاون است و همه دردادگاه حاضرند ،تحقیقات از متهم اصلی شروع میشود.
ماده٣۶۵ـ هرگاه در پروندهای ،متهمان متعدد باشند و یا متهم اصلی ،شریک ومعاون داشته باشد ،حتی اگر به یک یا چند نفر از آنان دسترسی نباشد ،دادگاه مکلفبه رسیدگی و صدور رأی است ،مگر اینکه رسیدگی غیابی جایز نباشد و یا نسبت به برخی از متهمان به هر دلیل نتوان رأی صادر کرد .در اینصورت ،دادگاه پرونده را نسبت به این متهمان مفتوح نگه میدارد.
ماده٣۶۶ـ هرگاه رسیدگی به اتهامات متعدد متهم موجب طولانی شدن جریان دادرسی شود ،دادگاه در مورد اتهاماتی که تحقیقات آنها کامل است مبادرت به صدور رأی مینماید.
ماده٣۶٧ـ دادگاه برای شاکی ،مدعی خصوصی ،متهم و شاهدی که قادر به سخن گفتن به زبان فارسی نیست ،مترجم مورد وثوق از بین مترجمان رسمی و در صورت عدم دسترسی به او ،مترجم مورد وثوق دیگری تعیین میکند .مترجم باید سوگند یاد کند که راستگویی و امانتداری را رعایت کند .عدم اتیان سوگند سبب عدم پذیرش ترجمه مترجم مورد وثوق نیست.
ماده٣۶٨ـ دادگاه برای شاکی ،مدعی خصوصی ،متهم و شاهدی که ناشنوا است یاقدرت تکلم ندارد ،فرد مورد وثوقی که توانایی بیان مقصود او را از طریق اشاره یا وسایلفنی دیگر دارد ،بهعنوان مترجم انتخاب میکند .مترجم باید سوگند یاد کند که راستگوییو امانتداری را رعایت کند .چنانچه افراد مذکور قادر به نوشتن باشند ،منشی دادگاه سؤال را برای آنان مینویسد تا به طور کتبی پاسخ دهند.
ماده٣۶٩ـ پس از شروع محاکمه توسط دادگاه ،محاکمه تا صدور حکم استمرار دارد و چنانچه محاکمه بهطول انجامد ،بهقدر لزوم تنفس داده میشود.
ماده٣٧٠ـ چنانچه دادگاه در جریان رسیدگی ،احتمال دهد متهم حین ارتکاب جرم مجنون بوده است ،تحقیقات لازم را از نزدیکان او و سایر مطلعان بهعمل میآورد، نظریه پزشکی قانونی را تحصیل میکند و با احراز جنون ،نسبت به اصل اتهام به صدور قرارموقوفی تعقیب مبادرت میکند و با رعایت اقدامات تأمینی برای متهم تصمیم میگیرد.
تبصره ـ چنانچه جرایم مشمول این ماده مستلزم پرداخت دیه باشد ،طبق مقرراتمربوط اقدام میشود.
ماده٣٧١ـ قبل از ختم دادرسی ،چنانچه شاکی یا مدعی خصوصی راجع به موضوعشکایت ،مطلب جدیدی داشته باشد ،استماع میشود و دادستان یا نماینده وی نیز میتواندعقیده خود را اظهار کند .دادگاه مکلف است پیش از اعلام ختم دادرسی ،به متهم یا وکیل او اجازه دهد که آخرین دفاع خود را بیان کند .هرگاه متهم یا وکیل وی در آخرین دفاع مطلبی اظهار کند که در کشف حقیقت مؤثر باشد ،دادگاه مکلف به رسیدگی است.
ماده٣٧٢ـ قاضی دادگاه نباید پیش از اتمام رسیدگی و اعلام رأی ،در خصوص برائت یا مجرمیت متهم اظهار عقیده کند.
ماده٣٧٣ـ دادگاه پس از اعلام ختم رسیدگی ،نمیتواند لوایح ،اسناد و مدارک جدید را دریافت کند.
مبحث سوم ـ صدور رأی
ماده٣٧۴ـ دادگاه پس از اعلام ختم دادرسی با استعانت از خداوند متعال ،با تکیه بر شرف و وجدان و با توجه به محتویات پرونده و ادله موجود ،در همان جلسه و در صورت عدم امکان در اولین فرصت و حداکثر ظرف یکهفته به انشای رأی مبادرت میکند .رأی دادگاه باید مستدل ،موجه و مستند به مواد قانون و اصولی باشد که براساس آن صادر شده است .تخلف از صدور رأی در مهلت مقرر موجب محکومیت انتظامی تا درجه چهار است.
ماده٣٧۵ـ دادگاه باید در رأی ،حضوری یا غیابی بودن و قابلیت واخواهی ،تجدیدنظر و یا فرجام و مهلت و مرجع آن را قید کند .اگر رأی قابل واخواهی ،تجدیدنظر یا فرجام باشد و دادگاه آن را غیرقابل واخواهی ،تجدیدنظر یا فرجام اعلام کند این امر ،مانع واخواهی ،تجدیدنظر یا فرجامخواهی نیست.
ماده٣٧۶ـ هرگاه رأی بر برائت ،منع یا موقوفی تعقیب و یا تعلیق اجرای مجازات صادر شود و متهم در بازداشت باشد ،بلافاصله به دستور دادگاه آزاد میشود.
ماده٣٧٧ـ هرگاه متهم با صدور قرار تأمین در بازداشت باشد و به موجب حکم غیرقطعی به حبس ،شلاق تعزیری و یا جزای نقدی محکوم شود ،مقام قضائی که پرونده تحت نظر او است باید با احتساب ایام بازداشت قبلی ،مراتب را به زندان اعلام کند تا وی بیش از میزان محکومیت در زندان نماند.
ماده٣٧٨ـ رأی دادگاه باید حداکثر ظرف سه روز از تاریخ انشاء ،پاکنویس یا تایپ شود .این رأی که »دادنامه« خوانده میشود با نام خداوند متعال شروع و موارد زیر در آن درج میشود و به امضایدادرس یا دادرسان میرسد و به مهر شعبه ممهور میشود:
الف ـ شماره پرونده ،شماره و تاریخ دادنامه و تاریخ صدور رأی
ب ـ مشخصات دادگاه و قاضی یا قضات صادرکننده رأی و سمت ایشان
پ ـ مشخصات طرفین دعوی و وکلای آنان
ت ـ گردشکار و متن کامل رأی
ماده٣٧٩ـ پیش از امضای دادنامه ،اعلام مفاد و تسلیم رونوشت یا تصویر آن ممنوع است .متخلف از این امر ،حسب مورد ،به موجب حکم دادگاه انتظامی قضات یا هیأت رسیدگی به تخلفات اداری به سهماه تا یکسال انفصال از خدمات دولتی محکوم میشود.
ماده٣٨٠ـ دادنامه به طرفین یا وکیل آنان و دادستان ابلاغ میشود و در صورتیکه رأی دادگاه حضوری به طرفین ابلاغ شود ،دادن نسخهای از رأی یا تصویر مصدق آن به طرفین الزامی است .در اینصورت ،ابلاغ مجدد ضرورت ندارد.
تبصره١ـ مدیر دفتر دادگاه مکلف است حداکثر ظرف سه روز پس از امضای دادنامه ،آن را برای ابلاغ ارسال نماید.
تبصره٢ـ در جرائم منافی عفت ،چنانچه دادنامه حاوی مطالبی باشد که اطلاع شاکی از آن حرام است و همچنین در جرائم علیه امنیت داخلی و خارجی کشور ،ابلاغ دادنامه حضوری بوده و ذینفع میتواند از مفاد کامل رأی اطلاع یافته و از آن استنساخ نماید.
ماده٣٨١ـ هرگاه در تنظیم و نوشتن رأی دادگاه ،سهو قلمی مانند کم یا زیاد شدن کلمهای رخ دهد و یا اشتباهی در محاسبه صورت گیرد ،چنانچه رأی قطعی باشد یا بهعلت عدم تجدیدنظرخواهی و انقضای مواعد قانونی ،قطعی شود یا هنوز از آن تجدیدنظرخواهی نشده باشد ،دادگاه خود یا به درخواست ذینفع یا دادستان ،رأی تصحیحی صادر میکند. رأی تصحیحی نیز ابلاغ میشود .تسلیم رونوشت یا تصویر هریک از آراء ،جداگانه ممنوع است .رأی دادگاه در قسمتی که مورد اشتباه نیست ،در صورت قطعیت اجراء میشود.
تبصره١ـ در مواردی که اصل رأی دادگاه قابل واخواهی ،تجدیدنظر یا فرجام است، تصحیح آن نیز در مدت قانونی ،قابل واخواهی ،تجدیدنظر یا فرجام میباشد.
تبصره٢ـ هرگاه رأی اصلی به واسطه واخواهی ،تجدیدنظر یا فرجام نقض شود، رأی تصحیحی نیز بیاعتبار میشود.
فصل چهارم ـ رسیدگی در دادگاه کیفری یک
مبحث اول ـ مقدمات رسیدگی
ماده٣٨٢ـ دادگاه کیفری یک فقط درصورت صدور کیفرخواست و در حدود آن مبادرت به رسیدگی و صدور رأی میکند ،مگر در جرائمی که مطابق قانون لزوما ً بهطور مستقیم در دادگاه کیفری یک مورد رسیدگی واقع میشود .در اینصورت ،انجام تحقیقات مقدماتی مطابق مقررات برعهده دادگاه کیفری یک است.
ماده٣٨٣ـ در مواردیکه پرونده بهطور مستقیم در دادگاه کیفری یک رسیدگی میشود ،پس از پایان تحقیقات مقدماتی ،چنانچه عمل انتسابی جرم محسوب نشود یا ادله کافی برای انتساب جرم به متهم وجود نداشته باشد و یا به جهات قانونی دیگر متهم قابل تعقیب نباشد ،دادگاه حسب مورد ،قرار منع یا موقوفی تعقیب و در غیر اینصورت قرار رسیدگی صادر میکند.
ماده٣٨۴ـ پس از ارجاع پرونده به دادگاه کیفری یک ،در جرائم موضوع بندهای )الف() ،ب() ،پ( و )ت( ماده ) (٣٠٢این قانون و یا پس از صدور قرار رسیدگی در مواردی که پرونده بهطور مستقیم در دادگاه کیفری یک رسیدگی میشود ،هرگاه متهم وکیل معرفی نکرده باشد ،مدیر دفتر دادگاه ظرف پنج روز به او اخطار میکند که وکیل خود را حداکثر تا ده روز پس از ابلاغ به دادگاه معرفی کند .چنانچه متهم وکیل خود را معرفی نکند ،مدیر دفتر ،پرونده را نزد رئیس دادگاه ارسال میکند تا طبق مقررات برای متهم وکیل تسخیری تعیین شود.
ماده٣٨۵ـ هر یک از طرفین میتواند حداکثر سه وکیل به دادگاه معرفی کند. استعفای وکیل تعیینی یا عزل وکیل پس از تشکیل جلسه رسیدگی پذیرفته نمیشود.
ماده٣٨۶ـ در صورتیکه هریک از اصحاب دعوی وکلای متعدد داشته باشد، حضور یکی از آنان برای تشکیل جلسه دادگاه کافی است.
ماده٣٨٧ـ پس از تعیین وکیل ،مدیر دفتر بلافاصله به متهم و وکیل او و حسب مورد ،به شاکی یا مدعی خصوصی یا وکیل آنان اخطار میکند تا تمام ایرادها و اعتراضهای خود را ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ تسلیم کنند .تجدید مهلت به تقاضای متهم یا وکیل او برای یک نوبت و به مدت ده روز از تاریخ اتمام مهلت قبلی ،به تشخیص دادگاه بلامانع است.
ماده٣٨٨ـ متهم و شاکی یا مدعی خصوصی یا وکلای آنان باید تمام ایرادها و اعتراضهای خود از قبیل مرور زمان ،عدم صلاحیت ،رد دادرس یا قابل تعقیب نبودن عمل انتسابی ،نقص تحقیقات و لزوم رسیدگی به ادله دیگر یا ادله جدید و کافی نبودن ادله را ظرف مهلت مقرر به دفتر دادگاه تسلیم کنند .پس از اتمام مدت مذکور ،هیچ ایرادی از طرف اشخاص مزبور پذیرفته نمیشود ،مگر آنکه جهت ایراد پس از مهلت، کشف و یا حادث شود .در هر حال ،طرح پرونده در جلسه مقدماتی دادگاه ،پیش از اتمام مهلت ممنوع است.
ماده٣٨٩ـ پس از اتمام مهلت اعم از آنکه ایراد و اعتراضی واصل شده یا نشده باشد ،مدیر دفتر ،پرونده را به دادگاه ارسال میکند .رئیس دادگاه ،پرونده را شخصا ً بررسی و گزارش جامع آنرا تنظیم و یا به نوبت به یکی از اعضای دادگاه ارجاع میکند .عضو مذکور حداکثر ظرف ده روز ،گزارش مبسوط راجع به اتهام و ادله و جریان پرونده را تهیه و تقدیم رئیس میکند .دادگاه بهمحض وصول گزارش ،جلسه مقدماتی اداری را تشکیل میدهد و با توجه به مفاد گزارش و اوراق پرونده و ایرادها و اعتراضهای اصحاب دعوی به شرح زیر اقدام میکند:
الف ـ در صورتیکه تحقیقات ناقص باشد ،قرار رفع نقص صادر میکند و پرونده را نزد دادسرای صادرکننده کیفرخواست میفرستد تا پس از انجام دستور دادگاه،آن را بدون اظهار نظر اعاده کند.
ب ـ هرگاه موضوع ،خارج از صلاحیت دادگاه باشد ،قرار عدم صلاحیت صادر میکند.
پ ـ در صورتیکه بهدلیل شمول مرور زمان ،گذشت شاکی یا مدعی خصوصی و یا جهات قانونی دیگر ،متهم قابل تعقیب نباشد ،قرار موقوفی تعقیب صادر میکند .در اینصورت چنانچه متهم زندانی باشد به دستور دادگاه ،فوری آزاد میشود.
تبصره ـ دادگاه میتواند در صورت ضرورت ،دادستان یا نماینده او ،شاکی یا مدعی خصوصی یا متهم و یا وکلای آنان را برای حضور در جلسه مقدماتی دعوت کند.
ماده٣٩٠ـ قرار عدم صلاحیت از طرف دادستان و قرارهای مذکور در بند )پ( ماده قبل از طرف دادستان و شاکی یا مدعی خصوصی قابل تجدیدنظر است .درصورت نقض این قرار ،پرونده برای طرح مجدد در جلسه مقدماتی و انجام سایر وظایف به دادگاه کیفری یک اعاده میشود.
ماده٣٩١ـ هرگاه دادگاه در جلسه مقدماتی ،پرونده را کامل و قابل طرح برای دادرسی تشخیص دهد ،بلافاصله دستور تعیین وقت رسیدگی و احضار تمام اشخاصی را که حضورشان ضروری است ،صادر میکند.
تبصره ـ چنانچه در جرائم موضوع بندهای )الف() ،ب() ،پ( و )ت( ماده )(٣٠٢ این قانون ،دادگاه جلب بدون احضار متهم را برای محاکمه لازم بداند ،دستور جلب وی را برای روز محاکمه صادر میکند.
ماده٣٩٢ـ مدیر دفتر دادگاه مکلف است پس از وصول پرونده به دفتر ،حداکثر ظرف دو روز ،وقت رسیدگی تعیین و مطابق دستور دادگاه اقدام کند.
ماده٣٩٣ـ در هر مورد که دادگاه باید با حضور هیأت منصفه تشکیل شود ،اعضای هیأت منصفه نیز طبق مقررات دعوت میشوند.
ماده٣٩۴ـ هرگاه متهم متواری باشد یا دسترسی به وی امکان نداشته باشد و احضار و جلب او برای تعیین وکیل یا انجام تشریفات راجع به تشکیل جلسه مقدماتی یا دادرسی مقدور نباشد و دادگاه حضور متهم را برای دادرسی ضروری تشخیص ندهد ،به تشکیل جلسه مقدماتی مبادرت میورزد و در غیاب متهم ،اقدام به رسیدگی میکند ،مگر آنکه دادستان احضار متهم را ممکن بداند که در اینصورت دادگاه پس از تقاضای دادستان، مهلت مناسبی برای احضار یا جلب متهم به وی میدهد .مهلت مذکور نباید بیشتر از پانزده روز باشد.
تبصره١ـ در هر مورد که دادگاه بخواهد رسیدگی غیابی کند ،باید از قبل قرار رسیدگی غیابی صادر کند .در این قرار ،موضوع اتهام و وقت دادرسی و نتیجه عدم حضور قید و مراتب دو نوبت به فاصله ده روز در یکی از روزنامههای کثیرالانتشار ملی یا محلی آگهی میشود .فاصله بین تاریخ آخرین آگهی و وقت دادرسی نباید کمتر از یکماه باشد.
تبصره٢ـ هرگاه متهمان متعدد و بعضی از آنان متواری باشند ،دادگاه نسبت به متهمان حاضر شروع به رسیدگی مینماید و در مورد غایبان به ترتیب فوق رسیدگی میکند.
مبحث دوم ـ ترتیب رسیدگی
ماده٣٩۵ـ در دادگاه کیفری یک و نیز در تمام مواردی که رسیدگی مرجع قضائی با قضات متعدد پیش بینی شده باشد ،رأی اکثریت تمام اعضاء ملاک است .نظر اقلیت باید به طور مستدل در پرونده درج شود .اگر نظر اکثریت به شرح فوق حاصل نشود ،یک عضو مستشار دیگر توسط مقام ارجاع اضافه میشود.
ماده٣٩۶ـ رئیس دادگاه پس از تشکیل جلسه و اعلام رسمیت آن ،ابتداء در مورد متهم به شرح مواد ) (١٩٣و ) (١٩۴این قانون اقدام و سپس به وی اخطار میکند در موقع محاکمه مواظب گفتار خود باشد و پس از آن به دیگر اشخاصی که در محاکمه شرکت دارند نیز اخطار میکند مطلبی برخلاف حقیقت ،وجدان ،قوانین ،ادب و نزاکت اظهار نکنند. پس از آن دادستان یا نماینده او کیفرخواست و منشی دادگاه ،دادخواست مدعی خصوصی را قرائت میکند .سپس رئیس دادگاه موضوع اتهام و تمام ادله آن را به متهم تفهیم و شروع به رسیدگی مینماید.
ماده٣٩٧ـ قضات دادگاه کیفری یک میتوانند با اجازه رئیس دادگاه از طرفین و وکلای آنان ،شهود ،اهل خبره و دادستان پرسش کنند.
ماده٣٩٨ـ هرگاه دادستان ،متهم ،شاکی ،مدعی خصوصی یا وکلای آنان تحقیق از اشخاص حاضر در دادگاه را درخواست کنند ،دادگاه در صورت ضرورت از آنان تحقیق میکند ،هرچند از قبل احضار نشده باشند.
ماده٣٩٩ـ پس از رعایت ترتیب مقرر در ماده ) (٣۵٩این قانون ،هرگاه دادستان بار دیگر اجازه صحبت بخواهد ،به متهم ،شاکی ،مدعی خصوصی یا وکلای آنان نیز اجازه صحبت داده میشود .پیش از اعلام ختم رسیدگی ،رئیس دادگاه یکبار دیگر به متهم یا وکیل او اجازه صحبت میدهد ،آخرین دفاع را از متهم یا وکیل وی اخذ و سپس رسیدگی را ختم میکند .هرگاه متهم یا وکیل وی در آخرین دفاع ،مطلبی اظهار کند که در کشف حقیقت مؤثر باشد ،دادگاه مکلف به رسیدگی است.
ماده۴٠٠ـ محاکمات دادگاه کیفری یک ،ضبط صوتی و در صورت تشخیص دادگاه، ضبط تصویری نیز میشود .انتشار آنها ممنوع و استفاده از آنها نیز منوط به اجازه دادگاه است.
ماده۴٠١ـ در مواردی که به جرائم موضوع صلاحیت دادگاه کیفری یک در خارج از حوزه قضائی محل وقوع جرم رسیدگی میشود ،تمام وظایف و اختیارات دادسرا ،از جمله شرکت در جلسه محاکمه و دفاع از کیفرخواست برعهده دادسرای محل وقوع جرم است.
ماده۴٠٢ـ در مواردی که دادگاه کیفری یک حسب مقررات این قانون صلاحیت رسیدگی به جرائم موضوع صلاحیت دادگاه اطفال و نوجوانان را دارد رعایت مقررات مربوط به رسیدگی به جرائم اطفال و نوجوانان الزامی است.
مبحث سوم ـ صدور رأی
ماده۴٠٣ـ دادگاه کیفری یک با رعایت صلاحیت ذاتی ،پس از شروع به رسیدگی نمیتواند قرار عدم صلاحیت صادر کند و به هر حال باید رأی مقتضی را صادر نماید.
ماده۴٠۴ـ اعضای دادگاه پس از اعلام ختم رسیدگی با استعانت از خداوند متعال، تکیه بر شرف و وجدان و باتوجه به محتویات پرونده ،مشاوره مینمایند و در همان جلسه مبادرت به صدور رأی میکنند .درصورتیکه بین اعضای دادگاه اتفاق نظر حاصل نشود رأی اکثریت معتبر است .انشای رأی بهعهده رئیس دادگاه است ،مگر آنکه وی جزء اکثریت نباشد که در اینصورت ،عضوی که جزء اکثریت است و سابقه قضائی بیشتر دارد، رأی را انشاء میکند .پس از صدور رأی ،بلافاصله جلسه علنی دادگاه با حضور متهم یا وکیل او و دادستان یا نماینده او و شاکی تشکیل و رأی توسط منشی دادگاه با صدای رسا قرائت و مفاد آن توسط رئیس دادگاه به متهم تفهیم میشود .هرگاه رأی بر برائت یا تعلیق اجرای مجازات باشد ،متهم به دستور دادگاه فوری آزاد میشود.
تبصره ـ پس از ختم رسیدگی ،اعضای دادگاه تا صدور رأی و اعلام آن در جلسه علنی نباید متفرق شوند .این حکم در مورد اعضای هیأت منصفه نیز جاری است.
ماده۴٠۵ـ سایر ترتیبات رسیدگی در دادگاه کیفری یک همان است که برای سایر دادگاههای کیفری مقرر گردیده است.
فصل پنجم ـ رأی غیابی و واخواهی
ماده۴٠۶ـ در تمام جرائم ،به استثنای جرائمی که فقط جنبه حق اللهی دارند ،هرگاه متهم یا وکیل او در هیچیک از جلسات دادگاه حاضر نشود یا لایحه دفاعیه نفرستاده باشد، دادگاه پس از رسیدگی ،رأی غیابی صادر میکند .در اینصورت ،چنانچه رأی دادگاه مبنی بر محکومیت متهم باشد ،ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ واقعی ،قابل واخواهی در همان دادگاه است و پس از انقضای مهلت واخواهی برابر مقررات حسب مورد قابل تجدیدنظر یا فرجام است .مهلت واخواهی برای اشخاص مقیم خارج از کشور ،دو ماه است.
تبصره١ـ هرگاه متهم در جلسه رسیدگی حاضر و در فاصله تنفس یا هنگام دادرسی بدون عذر موجه غایب شود ،دادگاه رسیدگی را ادامه میدهد .در اینصورت حکمی که صادر میشود ،حضوری است.
تبصره٢ـ حکم غیابی که ظرف مهلت مقرر از آن واخواهی نشود ،پس از انقضای مهلتهای واخواهی و تجدیدنظر یا فرجام به اجراء گذاشته میشود .هرگاه حکم دادگاه ابلاغ واقعی نشده باشد ،محکومعلیه میتواند ظرف بیست روز از تاریخ اطلاع ،واخواهی کند که در این صورت ،اجرای رأی ،متوقف و متهم تحتالحفظ به همراه پرونده به دادگاه صادرکننده حکم اعزام میشود .این دادگاه در صورت اقتضاء نسبت به اخذ تأمین یا تجدیدنظر در تأمین قبلی اقدام میکند.
تبصره٣ـ در جرائمی که فقط جنبه حقاللهی دارند ،هرگاه محتویات پرونده ،مجرمیت متهم را اثبات نکند و تحقیق از متهم ضروری نباشد ،دادگاه میتواند بدون حضور متهم، رأی بر برائت او صادر کند.
ماده۴٠٧ـ دادگاه پس از واخواهی ،با تعیین وقت رسیدگی طرفین را دعوت میکند و پس از بررسی ادله و دفاعیات واخواه ،تصمیم مقتضی اتخاذ مینماید .عدم حضور طرفین یا هر یک از آنان مانع رسیدگی نیست.
فصل ششم ـ رسیدگی در دادگاه اطفال و نوجوانان
مبحث اول ـ تشکیلات
ماده۴٠٨ـ رئیس دادگستری یا رئیس کل دادگاههای شهرستان مرکز استان هر حوزه حسب مورد ریاست دادگاههای اطفال و نوجوانان را نیز برعهده دارد.
ماده۴٠٩ـ قضات دادگاه و دادسرای اطفال و نوجوانان را رئیس قوه قضائیه از بین قضاتی که حداقل پنج سال سابقه خدمت قضائی دارند و شایستگی آنان را برای این امر با رعایت سن و جهات دیگر از قبیل تأهل ،گذراندن دوره آموزشی و ترجیحا ً داشتن فرزند محرز بداند ،انتخاب میکند.
ماده۴١٠ـ مشاوران دادگاهاطفال و نوجوانان از بین متخصصان علوم تربیتی،روانشناسی ،جرمشناسی ،مددکاری اجتماعی ،دانشگاهیان و فرهنگیان آشنا به مسائل روانشناختی و تربیتی کودکان و نوجوانان اعم از شاغل و بازنشسته انتخاب میشوند.
تبصره١ـ برای انتخاب مشاوران ،رئیس حوزه قضائی هر محل برای هر شعبه حداقل هشت نفر مرد و زن را که واجد شرایط مندرج در این ماده بداند به رئیس کل دادگستری استان پیشنهاد میکند .رئیس کل دادگستری استان از بین آنان حداقل چهارنفر را برای مدت دو سال به این سمت منصوب مینماید .انتخاب مجدد آنان بلامانع است.
تبصره٢ـ درصورت مؤنث بودن متهم ،حداقل یکی از مشاوران باید زن باشد.
ماده۴١١ـ هرگاه قاضی دادگاه اطفال و نوجوانان به جهتی از جهات قانونی از انجام وظیفه باز بماند ،رئیس دادگستری میتواند شخصا ً بهجای او انجام وظیفه کند یا یکی از قضات واجد شرایط را به جای قاضی دادگاه اطفال و نوجوانان بهطور موقت مأمور رسیدگی نماید.
مبحث دوم ـ ترتیب رسیدگی
ماده۴١٢ـ دادگاه اطفال و نوجوانان وقت جلسه رسیدگی را تعیین و به والدین،
اولیاء یا سرپرست قانونی طفل یا نوجوان ،وکیل وی و دادستان و شاکی ابلاغ میکند.
تبصره١ـ هرگاه در موقع رسیدگی سن متهم هجده سال و یا بیشتر باشد ،وقتدادرسی به متهم یا وکیل او ابلاغ میشود.
تبصره٢ـ در جرائم تعزیری درجه شش ،هفت و هشت و همچنین در جرائمتعزیری که مجازات قانونی آنها غیر از حبس است ،هرگاه متهم و والدین یا سرپرستقانونی او و همچنین درصورت داشتن وکیل ،وکیل او حاضر باشند و درخواست رسیدگینمایند و موجبات رسیدگی نیز فراهم باشد ،دادگاه میتواند بدون تعیین وقت ،رسیدگی و اتخاذ تصمیم نماید.
ماده۴١٣ـ در دادگاه اطفال و نوجوانان ،والدین ،اولیاء یا سرپرست طفل و نوجوان، وکیل مدافع ،شاکی ،اشخاصی که نظر آنان در تحقیقات مقدماتی جلب شده ،شهود، مطلعان و مددکار اجتماعی سازمان بهزیستی حاضر میشوند .حضور اشخاص دیگر در جلسه رسیدگی با موافقت دادگاه بلامانع است.
ماده۴١۴ـ هرگاه مصلحت طفل موضوع تبصره) (١ماده) (٣٠۴این قانون ،اقتضاء کند ،ممکن است تمام یا قسمتی از دادرسی در غیاب او به عمل آید .رأی دادگاه درهرصورت حضوری محسوب میشود.
ماده۴١۵ـ در جرائمی که رسیدگی به آنها در صلاحیت دادگاه کیفری یک است یا جرائمی که مستلزم پرداخت دیه یا ارش بیش از خمس دیه کامل است و در جرائم تعزیری درجه شش و بالاتر ،دادسرا و یا دادگاه اطفال و نوجوانان به ولی یا سرپرست قانونی متهم ابلاغ مینماید که برای او وکیل تعیین کند .در صورت عدم تعیین وکیل یا عدم حضور وکیل بدون اعلام عذر موجه ،در مرجع قضائی برای متهم وکیل تعیین میشود .در جرائم تعزیری درجه هفت و هشت ،ولی یا سرپرست قانونی طفل یا نوجوان میتواند خود از وی دفاع و یا وکیل تعیین نماید .نوجوان نیز میتواند از خود دفاع کند.
ماده۴١۶ـ به دادخواست ضرر و زیان ناشی از جرم که در دادگاه اطفال و نوجوانان مطرح میگردد ،طبق مقررات قانونی رسیدگی و حکم مقتضی صادر میشود .در هنگام رسیدگی به دعوای ضرر و زیان ،حضور طفل لازم نیست ،مگر در صورتیکه توضیحات وی برای صدور رأی ضروری باشد.
ماده۴١٧ـ آراء و تصمیمـات دادگاه اطفال و نوجـوانان علاوه بر شاکی ،متهم و محکومعلیه ،به ولی یا سرپرست قانونی متهم و محکومعلیه و درصورت داشتن وکیل به وکیل ایشان نیز ابلاغ میشود.
فصل هفتم ـ احاله
ماده۴١٨ـ در هر مرحله از رسیدگی کیفری ،احاله پرونده از یک حوزه قضائی
به حوزه قضائی دیگر یک استان ،حسب مورد ،به درخواست دادستان یا رئیس حوزه قضائی مبدأ و موافقت شعبه اول دادگاه تجدیدنظر استان و از حوزه قضائی یک استان به استان دیگر به تقاضای همان اشخاص و موافقت دیوان عالی کشور صورت میگیرد.
تبصره ـ در مورد جرائم در صلاحیت سازمان قضائی نیروهای مسلح ،احاله حسب مورد به درخواست دادستان نظامی یا رئیس سازمان قضائی استان با موافقت رئیس سازمان قضائی نیروهای مسلح انجام میشود.
ماده۴١٩ـ احاله در موارد زیر صورت میگیرد:
الف ـ متهم یا بیشتر متهمان در حوزه دادگاه دیگری اقامت داشته باشند.
ب ـ محل وقوع جرم از دادگاه صالح دور باشد ،بهنحوی که دادگاه دیگر بهعلت نزدیک بودن به محل وقوع آن ،آسانتر بتواند بهموضوع رسیدگی کند.
تبصره ـ احاله پرونده نباید به کیفیتی باشد که موجب عسر و حرج شاکی و یا مدعی خصوصی شود.
ماده۴٢٠ـ علاوه بر موارد مذکور در ماده قبل ،بهمنظور حفظ نظم و امنیت عمومی، بنا به پیشنهاد رئیس قوه قضائیه یا دادستان کل کشور و تجویز دیوانعالی کشور، رسیدگی به حوزه قضائی دیگر احاله میشود.
تبصره ـ در جرائم در صلاحیت سازمان قضائی نیروهای مسلح ،رئیس این سازمان میتواند بهمنظور حفظ نظم و امنیت عمومی و رعایت مصالح نیروهای مسلح ،پرونده را به حوزه قضائی دیگر احاله کند.
فصل هشتم ـ رد دادرس
ماده۴٢١ـ دادرس در موارد زیر باید از رسیدگی امتناع کند و طرفین دعوی نیز میتوانند در این موارد ایراد رد دادرس کنند:
الف ـ قرابت نسبی یا سببی تا درجه سوم از هر طبقه بین دادرس و یکی از طرفیندعوی یا شریک یا معاون جرم؛ وجود داشته باشد.
ب ـ دادرس ،قیم یا مخدوم یکی از طرفین دعوی باشد یا یکی از طرفین ،مباشرامور دادرس یا امور همسر وی باشد.
پ ـ دادرس ،همسر و یا فرزند او ،وارث یکی از طرفین دعوی یا شریک یا معاونجرم باشند.
ت ـ دادرس در همان امر کیفری قبلا ً تحت هر عنوان یا سمتی اظهارنظر ماهوی کرده یا شاهد یکی از طرفین بوده باشد.
ث ـ بین دادرس ،پدر و مادر ،همسر و یا فرزند او و یکی از طرفین دعوی یا پدر و مادر ،همسر و یا فرزند او ،دعوای حقوقی یا کیفری مطرح باشد یا در سابق مطرح بوده و از تاریخ صدور رأی قطعی ،بیش از دو سال نگذشته باشد.
ج ـ دادرس ،همسر و یا فرزند او نفع شخصی در موضوع مطروحه داشته باشند.
تبصره ـ شکایت انتظامی از جهات رد دادرس محسوب نمیشود.
ماده۴٢٢ـ ایراد رد باید تا قبل از صدور رأی بهعمل آید .هرگاه دادرس آن را بپذیرد، از رسیدگی امتناع میکند و رسیدگی به دادرس علیالبدل یا شعبه دیگر ارجاع میشود. در صورت نبودن دادرس علیالبدل یا شعبه دیگر ،پرونده برای رسیدگی به نزدیکترین مرجع قضائی همعرض فرستاده میشود.
ماده۴٢٣ـ هرگاه دادرس ایراد رد را قبول نکند ،مکلف است ظرف سه روز قرار رد ایراد را صادر کند و به رسیدگی ادامه دهد .قرار مذکور ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ، قابل اعتراض در مرجع صالح است .به این اعتراض خارج از نوبت رسیدگی میشود.
ماده۴٢۴ـ مقامات قضائی دادسرا نیز باید در صورت وجود جهات رد دادرس ،از رسیدگی امتناع کنند .شاکی ،مدعی خصوصی یا متهم نیز میتوانند دادستان یا بازپرس را رد و مراتب را به صورت کتبی به او اعلام کنند .در صورت قبول ایراد ،دادستان یا بازپرس از رسیدگی و مداخله در موضوع امتناع مینماید و رسیدگی حسب مورد ،به جانشین دادستان یا بازپرس دیگر محول میشود و در غیر اینصورت ،باید قرار رد ایراد صادر و به مدعی رد، ابلاغ شود .مدعی رد میتواند در مهلتی که برای اعتراض به سایر قرارها مقرر شده است، به دادگاه صالح برای رسیدگی به جرم اعتراض کند .رأی دادگاه در این مورد قطعی است.
تبصره ـ صدور قرار رد ایراد ،مانع انجام تحقیقات مقدماتی نیست.
ماده۴٢۵ـ در مواردی که دادگاه با تعدد قاضی تشکیل میشود ،هرگاه نسبتبه یکی از اعضاء ایراد رد شود و آن عضو از رسیدگی امتناع کند ،دادگاه با حضور عضو دیگر تکمیل میشود و مبادرت به رسیدگی میکند .چنانچه ایراد رد مورد پذیرش قرار نگیرد ،همان دادگاه بدون حضور عضو مورد ایراد در وقت اداری به اعتراض رسیدگی وقرار رد یا قبول ایراد را صادر میکند .هرگاه چند نفر از اعضای دادگاه مورد ایراد واقع شوند و ایراد رد را قبول نکنند ،چنانچه تعداد اعضای باقیمانده شعبه اکثریت را تشکیل دهند ،اکثریت اعضاء ،بدون حضور اعضای مورد ایراد و در وقت اداری به اعتراض رسیدگی و قرار رد یا قبول ایراد را صادر میکنند .هرگاه تعداد باقیمانده اعضای شعبه در اکثریت نباشند و امکان انتخاب اعضای علیالبدل نیز برای رسیدگی به ایراد وجود نداشته باشد، رسیدگی به ایراد در شعبه دیوان عالی کشور بهعمل میآید .هرگاه شعبه دیوان درخواست رد را وارد بداند ،پرونده جهت رسیدگی به دادگاه همعرض ارجاع میشود.