تاثیر رایانش ابری بر بانک ها
مرکز تحقیقاتی گارتنر پیش بینی کرده است که تا سال 2017 یک سوم پست های الکترونیکی و کاربران سیستم های سازمانی در جهان، فعالیت های خود را مبتنی بر فضای پردازش ابری انجام خواهند داد. این مرکز تحقیقاتی اعلام کرده که در حال حاضر 50 میلیون کاربر سازمانی در سراسر جهان مبتنی بر سیستم های اداری پردازش ابری فعالیت های خود را انجام می دهند که این رقم معادل 18 درصد کل کاربران سیستم های اداری است و در مقابل، این روزها کمتر از 10 درصد پست های الکترونیکی سازمانی مبتنی بر فضای پردزاش ابری رد و بدل می شوند. گارتنر براساس آخرین پیش بینی های خود اعلام کرده است که مهم ترین جهش و انتقال سیستم های سازمانی به فضای پردازش ابری در نیمه نخست سال 2015 میلادی رخ می دهد و این روند به گونه ای دنبال می شود که در سال 2017 میلادی 33 درصد سازمانها در سراسر جهان فعالیت های خود را به طور کامل به فضای پردزاش ابری انتقال می دهند.
ارایه درگاه پرداخت بانکیePayBank.ir برای سازمان ها، شرکت ها و مراکز خصوصی و دولتی
در اقدامی دیگر، اخیرا شرکت IBM اعلام کرد یک شرکت تولیدکننده فناوری مدیریت مجازی سازی را خریداری کرده تا سیستم های مبتنی بر فضای پردازش ابری خود را ارتقا دهد و در ادامه قابلیت های ذخیره سازی اطلاعات مبتنی بر فضای پردازش ابری روی سیستم های zEnterprise را از سال 2014 بهبود دهد. چون به کاربران این امکان را خواهد داد که از طریق یک رابط کاربری سیستم های خود را بررسی و مدیریت کنند.
با این روند فزاینده رشد فناوری رایانش ابری، چه انتظاراتی از ابر میتوان داشت؟ آیا ابر تمام مشکلات فعلی را حل خواهد کرد و سبب تحول در کسب و کار های مختلف می وشد؟ ما در کشور با چه دیدی باید به استقبال این فناوری برویم؟
در جامعه خودمان با یک مشکل جدی، روبرو هستیم، اتفاقاتی که در دنیا رخ می دهد در اینجا تبدیل به بحران می شود. تبانی و فساد در عرصه ورزش در همه جای دنیا کم و بیش وجود دارد، پیش می آید، کشف و مدیریت می شود، اما در ایران برای مثال روزهای اخیر داوری به یک بحران و معضل حاد اجتماعی تبدیل شده است. این ناشی از دیدگاهی است که ما در کشور نسبت به مسائل مختلف و حل ان داریم و برخورد با همه چیز را سفر یا یک میبینیم. HSBC از ابر آمازون استفاده می کند، در حالی که در ماه ژوئن خدمات پردازش ابری آمازون حدود 28 ساعت قطع بود و باعث شد شرکت های معروفی مثل نت فیکس، پینترست و اینستاگرام با مشکلات جدی مواجه شوند. پلت فرم آزور مایکروسافت که یکی از مهم ترین خدمات پردازش ابری این شرکت است، چند وقت پیش دچار اختلال شد و به مدت 24 ساعت از کار افتاد. در ماه می نیز خدمات ایمیلهای تجاری مایکروسافت برای 9 ساعت از کار افتاد. خدمات ایمیلی شرکت گوگل ( جی میل ) نیز چندی قبل به خاطر اتفاق مشابهی به مدت 30 ساعت قطع شد. دنیا این اتفاقات را پذیرفته است اما دیدگاه ما این است وقتی به ابر رفتیم دیگر نباید قطعی داشته باشیم.
یادمان نرود که همانطور که خطای داور جزئی از بازی است. قطعی سرویس هم جزئی از این فضای رایانش ابری است. IBM محصولی به نام Z-series دارد. یعنی اصلا از کار نمی افتد ( ZeroDown Time) و پیوسته سرویس می دهد، اما براحتی با قطع برق کابل ، اتصال و … میتواند از مدار خارج شود و از کار بیفتد. این مورد و مثال های دیگر نشان می دهد اگر شبکه بانکی انتظار دارد رایانش ابری بتواند صنعت بانکی را بدون هیچ گونه ریسک یا خطری متحول کند، چنین چیزی ناشدنی است. اگر ریسک حداقلی و قابل مدیریت را بپذیرد، میتوان تاثیر ان را در چند محور مشاهده کرد، مثلا تعریف مجدد ارتباط با مشتریان همراه با درک و فهم نیازهای پنهان آنها و باطلبع در دسترس قرار دادن سرویس مطلوب و مقبول با ضریب دسترسی بالاتر.
حسن رایانش ابری این است که تمام سطوح بانک را متناسبا تحت تاثیر قرار می دهد و سراغ تنها یک لایه نمی رود و میتواند تاثیرش را با شدت متفاوت بر اجزای مختلف بگذارد.
پردازش و محاسبات ابری از چند طریق بر صنعت بانکداری اثرگذار خواهد بود:
- در وهله نخست ارتباطات با مشتریان به گونه ای دیگر و متفاوت از گذشته باز تعریف می شود و به طور پیوسته در تمامی سطوح پیشرفت کرده و اثر می کند.
- در برابر فشارهای ناشی از رقبای غیربانکی که از این تکنولوژی استفاده می نمایند این صنعت را حفظ می کند. همچنین بانک های نوظهور بازار بر نوآوری های مبتنی بر ابر متکی خواهند شد.
- خدمات مشترک مبتنی بر این تکنولوژی، بین بانک ها پدیدار می شود که نه تنها خدمات مالی بلکه فراتر از آن را نیز به طرز گسترده ای در بر میگیرد.
ضمن تاکید بر این نکته که تمرکز اصلی در پردازش ابری بر پرداخت ها است، بیاد داشته باشیم که رایانش ابری مبتنی بر اشتراک گذاری است. این اشتراک گذاری، هدایت و رهبری را ساده می کند. بانک مرکزی دنبال جمع آوری و ایجاد نظام مدیریت جامع مشتریان بانکی است، وقتی این اطلاعات را در یک جا جمع کند، میتواند در سیاست گذاری ها و قانون گذاری ها از آن کمک بگیرد و به راحتی سرویس های مالی- اعتباری را به هم ربط دهد. برای مثال یک مشتری ممکن است در یک بانک خوش حساب باشد و در بانک دیگر خیر. استفاده از نظام هویت سنجی الکترونیکی مشتریان در بستر این فناوری میتواند کمک کند و در فضایی جدید، تشخیص هویت و به خصوص اعتبارسنجی مشتریان را متحول کند.